Abstract:
در سنت ما، عرفان در کنار فقه، کلام، فلسفه و... افقهای تازهای در حوزۀ تفسیر گشوده و دستاوردهایی قابل تأملی در این حوزه به جای گذاشتهاند. آثار حاصل کشف و شهود و یا محصول تأمل نظرورزانة عارفان، گواه این مدعا است. عارفان در حوزة عرفان عملی و نظری، اگرچه غالباً رویکرد تفسیریشان را با ارجاع به آیات و روایات موجه جلوه میدادند، اما در این حد متوقف نشدند و مبانی معرفتشناختی و هستیشناختی خاص خود را نیز مطرح میکردند. در میان عارفانِ عرفان عملی، ابوسعید ابوالخیر، در مقام تحقق عینی، زمینهزدایی را به عنوان کانون تفسیرهای خود در ساحات مختلف، اعم از آیات و روایات، تا شعر و قول و فعلها و وقایعِ روزمره و... قرار میدهد. در این رویکرد، نیت مؤلف/گوینده از یکسو مطرح، و زمینهای که آیه یا حدیث یا قول یا فعل و... از آن برخاسته از دیگرسو به کناری میروند و ابوسعید بالجمله تمامی آیات و اقوال و افعال و... را از زمینه و بستر تاریخی خارج مینماید و به تناسب احوال و زمینۀ عرفانی خود تفسیر میکند. خلق و آفرینش معانی و تفسیرهای نو، و طرح افکنی افقها و جهانهای تازه، محصول چنین چشماندازی است که مقالۀ حاضر به تفصیل با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به آن پرداخته است.
In Iranian thought, mysticism, along with Islamic jurisprudence, theology, philosophy, has opened new horizons in exegesis (tafsir) and has had remarkable achievements in this field.The works that reflect the discovery and intuition of mystics are proof of this claim. In the field of practical and theoretical mysticism, Muslim mystics often justified their interpretive approach by referring to Quranic verses and hadiths, and in addition, they also used to introduce their own epistemological and ontological foundations. Among the mystics who engaged in practical mysticism, Abu Said Abul-Khayr, puts decontextualization at the center of his interpretations in various fields, including verses and hadiths, poetry, quotations, deeds, everyday events, and so on. In this approach, the intention of the author/speaker is discussed, but the context from which the verse, hadith and so on arises, is put aside. Abu Said Abul-Khayr removes all verses, hadiths, deeds etc. from the historical context and interprets them according to the mystical circumstances and context. The creation of new meanings and interpretations, the presentation of new horizons and worlds, are the results of such a view. By using a descriptive-analytical method, the present article deals with these issues in detail.
Machine summary:
1. Paul Ricœur (1913-2005) در سنت ما گرچه با دانش مستقل و ساختارمند تفسيري يا هرمنوتيکي مواجه نيستيم و غالب تأملات تفسيري در ذيل قرآن کريم صورت پذيرفته است ، اما در ميان اقوال و حالات عارفان ، سخناني به جا مانده که نشان ميدهد عرفاي سنت ما نه تنها مواجهه اي زمينه زدايانه با آيات قرآني داشته اند، بلکه گويي در روابط انساني روزمره با ديگران ، به طورکلي هستي را متني ميپنداشتند و در تلقياي زمينه زدايانه هر قول و فعلي را مطابق با ذوق و مواجيد عرفاني خود تفسير مينموده اند.
بالو (١٣٩٥)، در مقالۀ «از قوس هرمنوتيکي ريکور تا نوبت هاي سه گانۀ تفسيري ميبدي در کشف الاسرار» به تحليل رويکرد تفسيري ميبدي در پرتو قوس هرمنوتيکي ريکور ميپردازد و اصطلاح به خود اختصاص دادن ريکور ـ که در واقع همانا ناظر به تفسيري زمينه زدايانه از متن است ـ را در تناظري با نوبت سوم در تفسير کشف الاسرار به طور مبسوط مورد شرح و بازخواني قرار ميدهد.
شيخ در ادامۀ حکايت سعي ميکند علاوه بر تحقق عيني تفسير زمينه زدايانه ، با اتکا بر نظريه اي نيز اين تفسير خود از آيات را بيش از پيش توجيه نمايد و ازاين رو خطاب به مرد دانشمند چنين ميگويد که امثال وي (دانشمندان ) قصد دارند که سخن خدا در قرآن را محدود و متناهي جلوه دهند، درصورتيکه سخن خدا همچون ذاتش نامحدود و نامتناهي است و نميتوان براي آن حد و حدود دقيقي مانند هفت سبع مشخص نمود.
Edition and Explanation by Mohammad Ali Movvahhed, Tehran: Khrazmi.