Abstract:
عوامل ربطی یا پیوندی به مجموعه عناصر زبانی اطلاق میشود که باعث پیوستگی و اتصال واژگان به خصوص جملات میگردد، این عوامل بین دو جمله یا اول آنها قرار میگیرند و آنان را به یکدیگر پیوند میدهند. مهمترین طبقهبندی عناصر ربط ازدیدگاه هلیدی و رقیه حسن در چهار نوع زمانی، افزایشی، سببی و نقیضی نمود مییابد. عنصهر ربط زمانی انواع مختلفی نظیر: ربط زمانی ترتیبی، ربط زمانی همزمانی، ربط زمانی ارجاعی و ربط زمانی انجامی دارد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی به بررسی عناصر ربط زمانی در متن ترجمههای انتخابی از نهجالبلاغه (دشتی، فاضل لنکرانی، فقیهی و فیضالاسلام) و چگونگی نمود انسجام و پیوستگی در بافت آنها با آوردن نمونههای پراکنده پرداخته شده است. در این عامل، زمان و توالی زمانی نقشی اساسی در پیوند جملههای متن مبدا با متن مقصد دارند. در نهایت عناصر ربط زمانی به کار رفته در نمونههای انتخابی بیشتر ساختار معنایی جملات را به یکدیگر مرتبط کرده بودند، اگر چه این عناصر در بیشتر نمونهها نمود ظاهری داشتند اما با تعمق بیشتر در مثالها و ترجمههای ذکر شده میشود دریافت که این عناصر گاهی علیرغم نداشتن نمود ظاهری، ساخت معنایی و مفهومی عبارت و متن را به یکدیگر گره زدهاند.
Relational factors are a set of linguistic elements that cause the connection of words, especially sentences, these factors are placed between the two sentences or the first of them and link them together. The most important classification of relational elements from the point of view of Halliday and Roghayeh Hassan is manifested in four types of time: incremental, causal and contradictory. The element of temporal relevance has different types such as: sequential temporal relevance, concurrent temporal relevance, referential temporal relevance and do-it-yourself temporal relevance. , Faqihi and Fayz al-Islam) and how to show coherence and coherence in their context by giving scattered examples. Finally, the temporal relevance elements used in the selected examples were more related to the semantic structure of the sentences, although these elements were apparent in most of the examples, but with more reflection on the examples and translations mentioned, it can be seen that these elements sometimes Despite their lack of appearance, the semantic and conceptual construction of the phrase and the text are intertwined.
Machine summary:
تحليل عناصر ربط زماني در متن ترجمه هاي نهج البلاغه (نمونۀ موردي: ترجمۀ دشتي، فاضل لنکراني، فقيهي و فيض الإسلام ) علياکبر نورسيده * مسعود سلماني حقيقي ** چکيده عوامل ربطي يا پيوندي به مجموعه عناصر زباني اطلاق ميشود که باعـث پيوسـتگي و اتصـال واژگان به خصوص جملات ميگردد، اين عوامل بين دو جمله يا اول آن ها قـرار مـيگيرنـد و آنان را به يکديگر پيوند ميدهند.
در نهايـت عناصـر ربـط زمـاني بـه کـار رفتـه در نمونـه هـاي انتخـابي بيشـتر ساختار معنايي جملات را به يکديگر مرتبط کرده بودند، اگر چه اين عناصر در بيشتر نمونـه هـا نمود ظاهري داشتند اما با تعمق بيشتر در مثال ها و ترجمه هاي ذکر شده ميشود دريافـت کـه اين عناصر گاهي عليرغم نداشتن نمود ظاهري ، ساخت معنايي و مفهومي عبارت و مـتن را بـه يکديگر گره زده اند.
باتوجه به اين که عناصر ربط زماني قابليت اين را ندارند تا بر روي يـک خطبـه يـا نامـه مشخص يکجا پياده سازي شوند لذا براي انجام ايـن کـار دسـت بـه نمونـه آوري پراکنـده از جاهاي مختلف در نهج البلاغه زده شده است ؛ چرا که بافت ترجمه و متن اصلي خطبـه هـا و نامه ها به گونه اي است که اين عناصر بصورت پراکنده در آن يافت مـيشـود.
تفاوت اين مقاله با ساير مقالات و نمونه هاي ذکر شده در پيشـينه پـژوهش در آن اسـت کــه ايــن جســتار بــه بررســي انــواع عناصــر ربــط زمــاني کــه تقســيم بنــدي آن توســط خانم فريبا عليجاني در پايان نامه " عوامل ربط به عنـواي ابـزاري بـراي انسـجام مـتن " ذکـر شده است ، در ترجمه هاي انتخابي از نهج البلاغه مي پردازد و ميـزان تـأثير ايـن عناصـر در ايجاد انسجام و پيوستگي متن مقصد را نشان ميدهد.