Abstract:
مفهوم حق و قانون از پرکاربردترین اصطلاحاتی است که در دانشهای مختلفی چون فقه، حقوق، اخلاق و سیاست از آن استفاده میشود. کانت از فیلسوفان برجسته عصر روشنگری است که مباحث عمیقی را در تبیین مفهوم حق و قانون و نقش تعیینکننده آنها در عرصه علوم مختلف مطرح ساخته است. با توجه به تأثیر جدی اندیشه کانت بر فلاسفه مابعد خود، تبیین جایگاه حق و قانون در اندیشه ناب اسلامی و نقد دیدگاه او، زمینه مناسبی را برای طرح بحث فلسفی پیرامون حق و قانون در بستر اسلامی فراهم میسازد. در این پژوهش تلاش شده است پس از اشاره اجمالی به برخی از مبانی فلسفی کانت، به تشریح مفهوم حق و قانون و تبیین خاستگاه آنها در اندیشه ایشان و نقد آنها بر پایه آراء مطرح شده در اندیشه متعالی اسلامی پرداخته شود. برخلاف نگرش انسانبنیاد کانتی و رویکرد سوبژکتیو و تکیه بر عقل خودبنیاد ـ که شاکله اصلی را در تحلیل مفهوم حق و قانون تشکیل میدهد و منافع و خواست و اراده انسان را محور شکلگیری و سازماندهی قواعد و ضوابط قانونی قرار میدهد ـ در نگاه اسلامی توجه به جهانبینی توحیدی و نگرش الهمحور در تحلیل این دو مفهوم مهم جلوه میکند. ازاینرو با توجه به آموزههای حکمی اسلامی میتوان بحث حق و قانون را در دو حوزه توصیفی و هنجاری مطرح نمود و ارتباط میان آندو را مورد دقت قرار داد.
The concepts of right and law are the mostly used terms in different fields such as fiqh, law, ethics, and politics. As one prominent Enlightenment philosopher, Kant proposed many deep discussions as to the explanation of concepts of right and law and their decisive role in different disciplines of knowledge. Viewing Kant’s crucial influence on the subsequent philosophers, the criticism of his ideas and the explanation of right and law in the Islamic school of thought pave the way for philosophical inquiry about the two terms on the Islamic ground.In what follows, the author has tried to brief on some of Kant’s principles explaining his conception of right and law and then to examine them in the light of Islamic lofty thoughts. Contrary to Kant’s humanistic and subjectivistic approach and his reliance on the self-autonomous reason in his study of the concepts of right and law -which constitute his main scheme in this study, i.e. that he regards man’s interests and will as the axis of formulating axioms of ethics-, the Islamic approach does not fail to take into consideration the monotheistic world-view and God-centered attitude in the course of the analysis of the two terms. Thus we may propose the issues of right and law in the two descriptive and normative fields in the light of the Islamic theosophical teachings and to look into their ties closely.
Machine summary:
برخلاف نگرش انسانبنیاد کانتی و رویکرد سوبژکتیو و تکیه بر عقل خودبنیاد ـ که شاکله اصلی را در تحلیل مفهوم حق و قانون تشکیل میدهد و منافع و خواست و اراده انسان را محور شکلگیری و سازماندهی قواعد و ضوابط قانونی قرار میدهد ـ در نگاه اسلامی توجه به جهانبینی توحیدی و نگرش الهمحور در تحلیل این دو مفهوم مهم جلوه میکند.
با توجه به این نگرش، دولت نمیتواند آیین و قانون خاصی را بر شهروندان تحمیل کند؛ زیرا تحمیل یک قانون از جانب دولت، با خودآیینی هر یک از اشخاص در تنافی است؛ مگر اینکه آن آیین خاص همسو با آیین مطرح شده از جانب عقل محض باشد که چنین قانونی در راستای خودآیینی است.
با دقت در دو تعریف مذکور میتوان دریافت که کانت با توجه به دکترین قانون طبیعی، منشأ پیدایش حق را قانون عام مستفاد از عقل عملی محض معرفی میکند که همان قانون اخلاقی یا قانون طبیعی است.
پس مشخص میشود که خاستگاه اصلی قانون طبیعی در نظر کانت، همان ارداه نیک و خیر ذاتی است و تنها قانونی میتواند منشأ حقوق طبیعی شود که از این خیر نشأت گرفته باشد.
با توجه به این بیان، مشخص نیست که ملاک شهروندی در اندیشه کانت با چه معیاری تعیین میشوند و مبتنی بر چه اصل استعلایی است و چگونه میتوان این اندیشه را با هویت ایدهمحور اندیشه او تطبیق داد؟ این سه اصل و قانون اساسی در نظر کانت، برای تحقق هدف وضعیت عدالت بهمنظور دستیابی به بیشترین حد از آزادیهای فردی در یک جامعه مدنی تقریر شده است.