Abstract:
نظیره گویی یا استقبال از اشعار، یکی از شیوه های رایج در آفرینش بسیاری از
سروده های زبان فارسی بوده است، پیشینه ی پیدایش این نوع شعر به قرن
چهارم می رسد و اوج آن را در قرن های هشتم و نهم می توان دید . از میان
شاعرانی که غزل هایی به اقتفای سروده های آنان پدید آمده، دو چهره ی
شاخص ادبی یعنی سعدی و حافظ تشخص و برجستگی بیشتری دارند .
شهریار ملک شعر پارسی از شاعران خوش ذوق و از سرآمدان عرصه ی
استقبال از این دو شاعر بزرگ، به ویژه خواجه ی شیراز است . وی در گزینش
غزل برای جوابگویی بدان، به دنبال شعر کامل است، او«شعر کامل»را شعری
می داند که«تمام اجزای آن در حد اعلا»باشد، شهریار این پختگی و کمال
شعری را در غزلیات«حافظ»می یابد. بر پایه همین نگرش، توجه خاصی به
این شاعر بلند آوازه دارد به گونه ای که قریب به یک سوم از غزلیات حافظ ر ا
استقبال نموده و با هنرنمایی تمام از عهده ی این کار بر آمده است . نظیره گویی
شهریار از غزل های حافظ در چارچوب شکل و قالب، تاثیرپذیری بیشتری
نسبت به حوزه ی محتوا و درون مایه دارد . نگارنده در این جستار بر آن است تا
مواردی از غزل های تقلیدی شهریار را با غزل های حافظ تطبیق دهد و میزان
توفیق و خلّاقیت ادبی وی را در دو ساحت جداگانه ی شکل و فرم و همچنین
معنی و محتوا بررسی نماید.
Machine summary:
این شیوه سابقهای طولانی در شعر فارسی دارد و بسیاری از سرودههای قرنهای هشتم و نهم از این دستهاند؛ در دورههای یادشده، تقلید از شیوه و سبک استادان پیشین و جوابگویی شعرهای مشهور پیشینیان، رونق بهسزایی داشت و از میان شاعران دورههای قبل بیشتر از همه، از سبک و شیوة کار انوری ابیوردی، ظهیرالدّین فاریابی، کمالالدّین اصفهانی و خاقانی تقلید میشد؛ البتّه طبیعی است که این گونه استقبالها و نظیرهگوییها گاه موفّق باشد و شاعر مقلّد، ابتکار و نوآوری از خود نشان دهد و گاه در حدّ تقلید صرف بیهیچ خلّاقیّت و ابتکار عمل، متوقّف بماند.
شهریار، شاعری خلاّق و خوشقریحه است که در گزینش شعر الگوی خویش، شعری را میخواهد برگزیند که هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی در اوج باشد و به تعبیر خود او «شعر کامل» باشد؛ از دیدگاه وی شعر کامل، شعری است که «تمام اجزای آن در حد اعلا» باشد و این کمال هنری و شعری در غزلهای حافظ وجود دارد.
»(شفیعی کدکنی: 1391: 475) مفاهیم غزلیات خواجه آنقدر عمیقاً در ذهن و ضمیر شهریار نفوذ کرده که مفهومی از غزلی را در استقبالی که از غزل دیگر حافظ دارد، برمیگیرد و تصرّف معنایی بسیار شایسته و خلّاقانهای را در شعر ابداع میکند مانند: علم است نور قلبی و یک نقطه بیش نیست این جاهلان کش این همه تکثیر میکنند بیت یاد شده، متأثّر از چند عبارت و مفهوم است و به منزلة پشتوانة فکری و فرهنگی آن میباشد که استاد شهریار با اتکاء بدانها و با رویکرد نظیرهگویی غزل حافظ، آن مفاهیم را در سلک نظم میکشد.