Abstract:
محتویات ناخودآگاه جمعی که مفاهیمی جهانیاند» یعنی خاص یک منطقه»
فرهنگ پا کشور حاص نیستند و آغازگر و تدامبخش رفتارهای یکسان همه
انسانها هستند را کهنالگو مینامد. کهنالگوها در هر زمان و مکان بدون هیچ
نفوذ خارجی خود به خود تجلی میکنند. صورتهای کهنالگویی که در بخش
ناخودآگاه ذهن نهفتهاند، خاستگاه و زیربنای اسطورهها به شمار میرود و با
نمادها ارتباطی تنگاتنگ دارد. شعر یکی از پهناورترین عرصههای تجلی این
کهنالگوهاست. شاعر با استفاده از همین مفاهیم در حالات ذهنی خاص،
همراه پا تخیل به خلق اثر میپردازد.
در این پژوهش کوشیده شده است به روش اسنادی و تحلیل استنباطی، روش
بهکارگیری و کاربری کهن الگوی کوه در شعر شاعر نامی و پرآوازه معاصر، استاد محمدحسین شهریار بررسی شود.
در نهایت طبق بررسیها و نتایج بدست آمده مشخص شد که مفاهیم کهن
الگویی کوه به اشکال مختلفی از طریق ضمیر ناخودآگاه شاعر، ذکر شده است
که بیشتر مفاهیم کشف و شهود، نردیک شدن و پناه جستن به خداوند، دست
یافتنی و نزدیک شدن آسمان که جایگاه خداوند است از طریق کوه برای
صحبت و راز و نیاز و پرستش خداوند، و ارتباط و پیوند آب و کوه که در
بسیاری از اقوام مختلف گذشته گرامی میداشته شده و پیوند با خورشید در
اشعار شهریار منعکس شده است.
Machine summary:
در نهايت طبق بررسيها و نتايج بدست آمده مشخص شـد کـه مفـاهيم کهـن الگويي کوه به اشکال مختلفي از طريق ضمير ناخودآگاه شاعر، ذکر شده اسـت که بيشتر مفاهيم کشف و شهود، نزديک شدن و پناه جستن به خداوند، دسـت يافتني و نزديک شدن آسمان که جايگـاه خداونـد اسـت از طريـق کـوه بـراي صحبت و راز و نياز و پرستش خداوند، و ارتبـاط و پيونـد آب و کـوه کـه در بسياري از اقوام مختلف گذشته گرامي ميداشته شده و پيونـد بـا خورشـيد در اشعار شهريار منعکس شده است .
١- کهن الگو چيست ؟ ٢- اساطير و کهن الگوها چه رابطه اي دارند؟ ٣- آيا تجلي کوه در شعر شـهريار از ناخودآگـاه جمعـي او ريشـه گرفتـه و واژه اي کهن الگويي است ؟ ٤- نحوه بکارگيري کهن الگوي کوه توسط شهريار در اشعارش به چه صورت بوده است ؟ ناخودآگاه جمعي کارل گوستاو يونگ روان پزشک سوئيسي، از آغاز به فرويد گرايش داشت و به يـاري فرويد درسال ١٩١٠ نخستين رئيس انجمن بين المللـي روانکـاوي گرديـد (تسـليمي، ١٣٨٩، ٣٠).
از آنجايي که کوه جايگاهي راز آلود و وهم انگيز و در عين حال نزديکترين جاي به آسمان و مکاني مناسب براي راز و نياز و صحبت با خداوند است ، شهريار نيز بـه ايـن مفاهيم نهفته در کوه پي برده و در اشعار خود به کار بـرده اسـت او در ايـن اشـعار و از طريق صحبت با کوه حيدر بابا در واقع ميخواهد از رفيع ترين جايگاه با زبان مادري با خداوند سخن بگويد و از اين طريق ميخواهد با او راز و نياز کند:( ترجمه فارسي آن ) «حيدر بابا شيطان ما را از راه راست برگردانده عشق و محبت را از دل هاي ما ريشه کن کرده چه سرنوشت سياهي که براي جهانيان نقشه کشيده جهاني را به جان هم انداخته و آتشي را در خون خود غوطه ور ساخته است » (شهريار، ١٣٥٥، ٦٥٨).