Abstract:
شادمانی یکی از ضروریات زندگی است.جوامع پیشرفته در واقع جوامعی هستند که طیف
گسترده تری از شادمانی را می توان در میان شهروندانشان دید. جامعه آماری پژوهش
حاضر ،تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان (به تعداد 16403 دانشجو)
در سال تحصیلی 1396 می باشد که 400 نفر یه عنوان حجم نمونه انتخاب شده است.
دراین پژوهش برای سنجش شادمانی از پرسشنامه آکسفورد استفاده شده است.
چارچوب نظری تحقیق براساس نظریات ماکس هالر و مارکز هادلر 1 ،بام و بارهیر 2 ،شینز 3
و برگزما 4 شکل گرفته است و براین اساس فرضیاتی تدوین و سپس با استفاده از نرم افزار
amos 17 مدل رگرسیونی چند متغیره ترسیم شده است . نتایج تحقیق حاکی از آن
است که 19 درصد از تغییرات متغیر وابسته(احساس شادمانی)تحت تاثیر متغیرهایطبقه
اجتماعی-اقتصادی(، موقعیت خانوادگی)، علاقه به دیگران و امید به آینده می باشد که
وارد مدل رگرسیونی تحقیق شده اند. تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای
موقعیت خانوادگی با تاثیری در حدود ( 18 / 0 )وامید به آینده با تاثیر( 12 / 0 ) بر احساس
شادمانی تاثیرگذاری مستقیمی را بر جای می گذارند .مهمترین نتیجه تحقیق این است
که وضعیت و شرایط خانوادگی که فرد در آن به سر می برد را می توان به عنوان یکی از
مهمترین زمینه های موثر بر شادمانی معرفی کرد.هرچه جهت گیری های خانوادگی بر
اساس الگوی گفت و شنودی باشد شادمانی اعضای خانواده بیشتر است.
Machine summary:
نتايج تحقيق حاکي از آن است که ١٩ درصد از تغييرات متغير وابسته (احساس شادماني)تحت تاثير متغيرهايطبقه اجتماعي-اقتصادي)، موقعيت خانوادگي)، علاقه به ديگران و اميد به آينده مي باشد که وارد مدل رگرسيوني تحقيق شده اند.
نتايج تحقيق ايشان نشانگر آن است که بين ميزان سلامت رواني افرادي که داراي برنامه منظم شادي و تفريح هستند و افرادي که فاقد آنند تفاوت معناداري وجود دارد.
نتيجه مهم ديگر تحقيق ايشان اين است که تفاوت معنادار بين ميزان افسردگي شهروندان قبل از اجراي فعاليتهاي برنامه شادي آفرين و بعد از آن وجود دارد.
1 Seligman 2 Mayers Theoretical Framework While discussing the effect of structures on emotions, particularly happiness, Max Haler and Markaz Hadler emphasized networks and fundamental personal relations, altruism and socio-cultural solidarities and affinities, participations and occupational success, social status, and macro-socio-political and institutional context (Haler and Hadler, 2006: 178).
But, based on the literature review, in addition to social capital, other social factors such as hope for future, satisfaction with life, and sense of relative deprivation can affect happiness.
It can be concluded that the set of the aforementioned social factors can be related to happiness.
اما در خصوص رشته تحصيلي و احساس شادماني نتايج فوق معنادار گزارش شده است و از بين رشته هاي دانشگاهي پرستاري و معماري بيشترين تعداد دانشجويان شاد را به خود اختصاص داده اند.
از طرف ديگر ميزان احساس نشاط در بين دانشجويان در تحقيق پيش رو در حد متوسط گزارش شده است .
و از طرف ديگر بين رشته هاي دانشگاهي و احساس شادماني رابطه معناداري وجود دارد.