Abstract:
کتاب «سرّ سخنان نغز خاقانی» اثر محقّقانۀ جدید در عرصۀ خاقانیپژوهی است که به دلیل روش علمی، نگاه زیباشناسانه، اشراف و تعمّق نویسنده، تألیفی ارزشمند محسوب میشود. این کتاب مشتمل بر چهار مجلّد است که تا کنون دو جلد آن به طبع رسیده است. در این نوشتار جلد نخست آن را معرفی، نقد و بررسی کردهایم. در ابتدای نوشتار بخشهای مختلف کتاب و محتوای آن را معرفی کرده، سپس به ارزشهای علمی و زیباییشناسانۀ آن اشاره کردهایم. در بخش نقد و بررسی، اشتباهات یا کاستیهای کتاب را تحت دو عنوان کلی اشکالات تایپی و ویرایشی، اشکالات و کاستیهای محتوایی، به صورت جزئی و با ذکر صفحه، مشخص کردهایم. از عمدهترین موارد اشکالات تایپی و ویرایشی میتوان به کثرت استعمال تکیهکلامهای گفتاری و افراط در نشانهگذاری اشاره کرد. در اشکالات و کاستیهای محتوایی برخی توضیحات و گزینش نسخهبدلهای مؤلف مورد نقد قرار گرفته است. هدف ما در این نوشتار تأکید بر اهمیت کتاب مذکور در پژوهشهای خاقانیشناسی و رفع کاستیهای آن در چاپهای بعدی است.
The book "The Secret of Khaghani's Poetry" is a new research work in the field of Khaghani, which is considered a valuable work due to its scientific method, aesthetic view, aristocracy and contemplation of the author. This book consists of four volumes, two of which have been published so far. In this article, we have introduced and reviewed the first volume. At the beginning of the article, we have introduced the different sections of the book and its content, then we have pointed out its scientific and aesthetic values. In the review section, we have identified the mistakes or shortcomings of the book under the two general headings of typographical and editing errors, in detail and by mentioning the page. One of the main types of typographical and editing problems is the frequent use of verbal accents and excessive markup. In the content flaws and shortcomings, some explanations and selection of replacement versions have been criticized. Our aim in this article is to emphasize the importance of this book in Khaghani studies and to eliminate its shortcomings in future editions.
Machine summary:
چنان که این جملات : «خاقانی خداوند را به دل خویش که خزینه خانۀ عشق است سوگند میدهد که بـا مفـرّح کرم خود جگر گرم و اندوهگین او را مداوا کند» (ص ١١٨) سریر فقر سرِ از خودگذشتگان را به تاج سربلندی میرساند و باید برای رسیدن بـه ایـن تاج از قید سر و تعینات مادّی گذشت و سر ظاهری را که مایۀ دردسر اسـت مثـل سـرِ شمع برید و در من یزیدِ اهل کمال از این سر گذشت و به تاج اختیار رسید (ص ١٢٥) «صبح کمان کشیده و ستارگان را با تیرهای آتشین دچار احتراق کرده و در هنگام سـپیده موکب صبح چون پادشاهی فاتح هنگامۀ ستارگان را از هم دریده است » (ص ١٩٣) «شاعر خود را بلبلی میبیند که در خارستان این جهانِ کهن مرثیـه خـوان انصـاف اسـت » (ص ٣١٦) «فرشتگان را میبینیم که زیر پای حاجیان بال گسـترده انـد و باعـث شـده انـد درشـتناکی طاقت سوز بادیه را حس نکنند و در حالی که پای آنان رنگ سبز بـرگ حنـا گرفتـه سـرخی رنگ حنا را بتوان در اشک های اشتیاق آنان مشاهده کرد» (ص ٤٥٩) نگاه کلّی و مطالعۀ ساختاری قصیده و حرکت مضامین و تصویرها در محور عمـودی آن و نیز دقت به کلیدواژه ها در ابیات متوالی که ویژگی سبکی مهم خاقانی است ، چنان که خـود مؤلف هم اشاره کرده اند، برای فهم سخنان خاقانی یک ضرورت است و بدون آن نمـیتـوان بسیاری از مضامین و تمثیل ها و استعاره ها و هدف شـاعر از بیـان آن هـا را فهمیـد.