Abstract:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر خانوادگی در اضطراب بازگشت به خانه دانشجویان دختر ساکن خوابگاه بود.روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بدین منظور، 10 نفر از دانشجویان دختر ساکن خوابگاه در بازهی سنی 24-30 سال به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف، از نوع نمونه گیری گلولهبرفی انتخاب و ادراکات آنها از عوامل موثر مربوط به خانواده در اضطراب بازگشت به خانه از طریق مصاحبهی نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. جهت تحلیل یافتهها از روش تحلیل کلایزی استفاده شد. یافته ها:تجزیه و تحلیل دادهها منجر به شناسایی 24 مفهوم اولیه شد که در 12 مضمون فرعی طبقه بندی شده و از طبقه بندی مجدد این مضامین، 4 تم یا مضمون اصلی سبک ارتباطی ناکارآمد در خانواده، مرزهای مغشوش خانوادگی، فقدان مهارت تصمیمگیری و سبکهای فرزندپروری ناکارآمد به دست آمد. نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که ناکارآمدی در هر یک از حیطههای سبک ارتباطی، مرزهای خانوادگی، تصمیمگیری و سبکهای فرندپروری منجر به اضطراب بازگشت به خانهی دانشجویان دختر خوابگاهی میگردد. بنابراین پژوهشگران و برنامهریزان حوزه خانواده میتوانند از طریق آگاهی بخشی به خانوادهها احتمال بازگشت دانشجویان دختر را به خانه افزایش داده و زمینهی ثبات نهاد خانواده را فراهم کنند.
The aim of this study was to identify the effective family factors in returning home anxiety to female students living in dormitories. This study was conducted qualitatively using a phenomenological approach. For this purpose, 10 female students living in dormitories in the age range of 30-24 years were selected by snowball sampling method based on purposive sampling method and their perceptions of the effective factors related to family in return anxiety. Home was surveyed through a semi-structured interview. Clause analysis method was used to analyze the findings. Data analysis led to the identification of 24 primary concepts that are classified into 12 sub-themes and from the reclassification of these themes, 4 themes or main themes of dysfunctional communication style in the family, confused family boundaries, lack of decision-making skills And inefficient parenting styles were acquired. The study showed that inefficiency in any of the areas of communication style, family boundaries, decision making and friendliness styles leads to anxiety of returning home to female dormitory students. Thus, researchers and family planners can increase the likelihood of female students returning home by raising awareness among families, in the context of family education provide the basis for the stability of the family institution.
Machine summary:
همچنين آنچه درون خانواده جريان دارد، هم عامل کليدي در ايجاد سلامت است و هم مي تواند زمينه ساز اختلالات رواني و تهديدي جدي براي سلامت عمومي فرزندان به شمار رود (آبانگاه ، ١٣٩٠؛ کوهستاني، رضاپور ميرصالح و بهجتي، ١٣٩٩)؛ به طوريکه اختلال در کارکرد خانواده ، تعارضات خانوادگي، پيوند ضعيف والدين و فرزندان (محمدخاني و رضايي جمالويي، ١٣٩٥؛ بلاسم و همکاران ، ٢٠١٣؛ ابراهيم پور، راد و تقي پور، ١٣٨٩؛ احمدي، مرزبان و روحاني، ١٣٩٠)، برخوردارنبودن از محبت ، همراهي و توجه اعضاي خانواده (آزادي و آزاد، ١٣٩٠)، نابرابري ادراک والد-جوان ١ از محيط خانوادگي (هيومن ، درکس ، دلنگيس و چن ، ٢٠١٦)، ازهم گسيختگي خانواده (فرزانه ، ملانيا جلودار و زمانيراد، ١٣٩٤؛ خواجه نوري و دهقاني، ١٣٩٤)، ناديده گرفتن مرزهاي هويت شخصي (مسعودنيا و فلاح ، ١٣٩٣)، کنترل بيش ازحد والدين (برلي، مارگلين و راسمسن ، ٢٠١٥؛ موسوي، لو و هاشم ، ٢٠١٦) و برخورد نامؤثر با استقلال خواهي جوانان (جعفري و يوسفي، ١٣٩٤؛ دي البوکرک و اشنايدر، ٢٠١٢) مي تواند به اضطراب ٢ آنان منجر شود.
خانواده نيز به دليل نداشتن آگاهي، در نوع رفتار و ارتباطات خود با جوانان دچار چالش شده است ؛ به ويژه دختراني که به سن ازدواج رسيده اند و ازدواج نکرده اند، در مواردي غير از تحمل فشارهاي ناشي از اين موضوع ، با رفتارهاي نامناسب اعضاي خانواده نيز روبه رو مي شوند و همين مسئله يکي از عوامل مؤثر در اختلافات خانوادگي و جدايي دختران از خانواده محسوب مي شود؛ بنابراين آنان براي کاهش فشارهاي اجتماعي در جامعۀ مبدأ ناشي از افزايش سال هاي تجرد، رهايي از برخي هنجارهاي سنتي آن جامعه و فشارهاي خانوادگي، تصميم به مهاجرت تحصيلي مي گيرند (محموديان ، رازقي نصرآباد و کارگر شورکي، ١٣٨٨؛ موسوي، باقريان سرارودي، مسچي، خلعتبري و تاجري، ١٣٩٩).