Abstract:
با گسترش فرایند جهانیشدن و گذر از قدرت سختافزاری و تاکید بر قدرت نرم انواع دیپلماسیهای مختلفی در این زمینه مطرح شد که از جمله آنها میتوان به دیپلماسی ورزشی اشاره نمود که این نوع از دیپلماسی تحت عنوان «دیپلماسی عمومی» قابل بررسی است، که در جهت بهبود روابط میانمدت و بلند مدت بین دولتها از طریق تاثیرگذاری بر عموم مردم در خارج برای تحقق اهداف سیاست خارجی مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو مقاله حاضر که درصدد بررسی نقش و تاثیر دیپلماسی ورزشی در روابط بینالملل است. پس از بسط فضای مفهومی موضوع تحقیق، به بررسی موضوع ورزش در قالب دیپلماسی ورزشی خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، سوالی که میتوان مطرح نمود این است که دیپلماسی ورزشی چه تاثیری بر روابط بینالملل دارد؟ روش مورد استفاده تحقیق، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای میباشد. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که، دیپلماسی ورزشی زیرمجموعه دیپلماسی عمومی به حساب میآید که در آن دیپلماسی عمومی تحت قواعد ورزشی مبادرت به سیاستگذاری در راستای اشتراکگذاری هنجارها میان ملتها عمل میکند که این امر همزمان میتواند باعث تسهیل همکاری، سبب تقویت تفاهم بین فرهنگی و زدودن غبار بیگانگی یا جدایی میان مردم و دولتها میشود.
Machine summary:
بررسی نقش و تاثیر دیپلماسی ورزشی در روابط بینالملل خادم علی تهذیبی 1 چکیده با گسترش فرایند جهانیشدن و گذر از قدرت سختافزاری و تاکید بر قدرت نرم انواع دیپلماسیهای مختلفی در این زمینه مطرح شد که از جمله آنها میتوان به دیپلماسی ورزشی اشاره نمود که این نوع از دیپلماسی تحت عنوان «دیپلماسی عمومی» قابل بررسی است، که در جهت بهبود روابط میانمدت و بلند مدت بین دولتها از طریق تأثیرگذاری بر عموم مردم در خارج برای تحقق اهداف سیاست خارجی مورد استفاده قرار میگیرد.
بطورکلی مروری بر پژوهشها و مطالعات انجام شده مرتبط با موضوع پژوهش حاضر نشان میدهد که پژوهشهای انجام شده در این زمینه از جنبههای مختلفی به دیپلماسی ورزشی توجه داشتهاند از جمله: شریعتی فیضآبادی (1398) در مقالهای با عنوان: «مطالعه تطبیقی دیپلماسی ورزش در توسعه روابط خارجی ایران و کشورهای منتخب» به این نتیجه میرسد که کشورهای توسعهیافته مانند ایالاتمتحده، ژاپن و استرالیا در کنار کشورهای دارای اقتصاد نوظهور (بریک) مانند روسیه و چین با ارائه برنامهای جامع و در قالب استفاده از ورزشکاران، مربیان، داوران و حتی شرکتهای ورزشی به دنبال تحقق اهداف کلان سیاسی خود در بستر ورزش هستند؛ حال آنکه تصمیمگیران سیاسی ایران به ورزش بعنوان پدیدهای تفریحی نگریسته و هنوز به علاقهمندی بجای ادراک از ظرفیت ورزش ایران در عرصه بینالملل بسنده کردهاند.
شریعتی فیضآبادی و گودرزی (1394) در مقالهای با عنوان: «جایگاه دیپلماسی ورزش در روابط بینالملل جمهوری اسلامی ایران؛ رویکرد کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا» نتیجه پژوهش نشان میدهد که محور برندینگ و پرستیژ بینالمللی، توسعه فرهنگی، توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی، مبارزه با انزوا و تحریم، برونرفت از بعد تاریک، صلح و دوستی، وحدت و همگرایی ملی، تعاملات رسانهای و توسعه قدرت هوشمندانه کدگذاری شدند که جمهوری اسلامی ایران تاکنون به دلیل نداشتن استراتژی واحد در زمینه دیپلماسی ورزش و دید «حیات خلوت» به ورزش، بسیاری از فرصتها را برای توسعه روابط بینالملل خود از این طریق از دست داده است.