Abstract:
هدف از این پژوهش ارزیابی تأثیر سیاستهای مدیریت تقاضا بر صرفهجویی مصرف برق در بخش خانوار در سطح 31 استان کشور طی سالهای 96-1389 با استفاده از دو روش ایستا و پویا است. نتایج مؤید آن است که تقاضای برق خانگی تابعی معکوس از قیمت برق، بعد خانوار، نیاز به سرمایش، قیمت گاز در 5 ماهه دوم سال و شاخص شدت انرژی است. همچنین تقاضای برق خانگی تابع مستقیمی از قیمت گاز در فصل گرما، نیاز به گرمایش و درآمد افراد است. طبق نتایج، متوسط کششهای قیمتی کوتاهمدت و بلندمدت تقاضای برق در کشور، به ترتیب، برابر 03/0- و 13/0- برآورد شده است. مصرف دوره قبل برق اثرگذارترین متغیر در روند مصرف برق طی سالهای مورد مطالعه در بخش خانگی در ایران بوده است. با توجه به تنوع اقلیم و نیاز به گرمایش و سرمایش که یکی از عوامل غیرارادی پیشروی شهروندان ایرانی برای افزایش مصرف انرژی است، ضرورت توجه به سیاستهای غیر قیمتی در بخش خانگی و ساختمان را ملزم میدارد.
The purpose of this study is to evaluate the impact of demand management policies on electricity consumption saving in the household sector in Iran during 2010-2017. The results confirm that household electricity demand is an inverse function of electricity price, household dimension, cooling requirement, and gas price in the second 5 months of the year and energy intensity index. Household electricity demand is also a direct function of gas prices in the summer, heating needs and income. According to the results, the average short-term and long-term price elasticity of electricity demand in Iran are estimated at -0.03 and -0.13, respectively. Electricity consumption in the previous period was the most influential variable in the trend of electricity consumption during the studied years in the domestic sector in Iran. Given the diversity of climate and the need for heating and cooling, which is one of the involuntary factors leading Iranian citizens to increase energy consumption, it is necessary to pay attention to non-price policies in the home and building sector
Machine summary:
com تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٥/٠٦ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٧/٢١ چکيده هدف از اين پژوهش ارزيابي تأثير سياست هاي مديريت تقاضا بر صرفه جويي مصرف برق در بخش خانوار در سطح ٣١ استان کشور طي سال هاي ٩٦-١٣٨٩ با استفاده از دو روش ايستا و پويا است .
محمدي و همکاران ٤ (١٣٩٥) در مطالعه اي به برآورد کشش هاي قيمتي، درآمدي، دما و متقاطع ، تابع تقاضاي برق خانگي در ايران براي سال هاي ١٣٩٠-١٣٤٩ به روش فيلتر کالمن در قالب مدل فضا- حالت پرداخته اند.
٣. معرفي مدل و داده هاي تحقيق داده هاي به کار رفته در اين مطالعه عبارت اند از مصرف برق در بخش خانگي استان هاي 1 کشور به عنوان متغير وابسته (ميليون تومان ) و قيمت واقعي برق ، قيمت واقعي گاز طبيعي براي هر سال در هر استان در بخش خانگي به عنوان کالاي جانشين ، نياز به سرمايش و گرمايش ، درآمد سرانه واقعي (ميليون تومان )، شاخص شدت انرژي و بعد خانوار به عنوان متغيرهاي مستقل که به صورت پنلي از ٣١ استان کشور در نظر گرفته شده است .
خصوصا اين مقاله با استفاده از برآورد دو مدل ايستا و پويا، به ارزيابي تأثير سياست هاي مديريت تقاضا (قيمتي و غيرقيمتي) بر صرفه جويي مصرف برق در بخش خانوار کشور پرداخته است .
Investigating the Effectiveness of Price Policies for Improving the Energy Consumption Pattern among the Provinces of the Country: A Dynamic Panel Data Approach.