Abstract:
ایران و عربستان پس از انقلاب اسلامی تاکنون درگیر رقابت در حوزه منطقه خاورمیانه هستند. این رقابت در یمن شکل منازعه گرفته و بهویژه پس از تهاجم عربستان و متحدینش به یمن از سال 2015 افزایش داشته است. منازعه ایران و عربستان در یمن اغلب در چارچوب رویکرد واقعگرا و یا سازهانگاری بررسی شده و کمتر در قالبهای دیگر مطالعه شده است. این پژوهش با بهکارگیری روش توصیفی ـ تحلیلی، بهدنبال تبیین این پرسش است که منازعه ایران و عربستان در یمن از منظر رویکرد روانشناختی رابرت جرویس چگونه تحلیل میگردد؟ با توجه به اینکه رفتار کشورها براساس باورهای آنها انتظام مییابد؛ یافتههای تحقیق نشان میدهد برداشت و سوءبرداشت حکام عربستان نسبت به افزایش نفوذ و قدرت منطقهای ایران و همچنین تمایل حکام این کشور در باور و تصویر قبلی از ایران که با اطلاعات جدید از قدرت ایران درک و پردازش میشود، آنها را درگیر یک معمای امنیت ساخته و از این منظر موجب تشدید منارعه میان دو کشور در بحران یمن شده است.
Iran and Saudi Arabia have been competing in the Middle East since the Islamic Revolution. This rivalry has taken shape in Yemen and has increased since 2015, especially after the invasion of Yemen by Saudi Arabia and its allies. The Iran-Saudi conflict in Yemen has often been studied in the context of a realistic or structuralist approach and less studied in other formats. Using a descriptive-analytical method, this study seeks to explain the question of how the Iran-Saudi Arabia conflict in Yemen is analyzed from the perspective of Robert Jervischr('39')s psychological approach. Considering that the behavior of countries is regulated based on their beliefs; findings show that the misunderstanding of Saudi rulers about increasing the IRI`s regional influence, as well as the tendency of Saudi rulers in the previous belief and image of Iran, which is understood and processed with new information about Iranchr('39')s power, entangled them in a security dilemma. From this perspective, it has intensified the conflict between the two countries in the Yemeni crisis.
Machine summary:
(نجات و ديگران، 1395: 169) رياض قبل از تهاجم به يمن با جابجايي در خاندان سلطنتي مواجه شد كه تغييرات مهم در سياست خارجي اين كشور را نيز به همراه داشت؛ از اینرو تحت رهبري ملكسلمان از سال 2015 نقش فعال و ناسازگارانهای را در سطح مناطق بحراني و از جمله يمن ايفا نموده است.
در نظريه روانشناختي رابرت جرويس، ازآنجاكه فاكتورهاي اصلي دخيل در رفتار بازيگران، بر اساس تصوير، نيت و باور شكل ميگيرد، برداشت و سوء برداشت حكام عربستان نسبت به افزايش قدرت منطقهاي ايران و تمايل حكام عربستان بر باور و تصوير قبلي از ايران كه با اطلاعات جديد از نفوذ و قدرت ايران، درك و پردازش ميشود، آنها را درگير معماي امنيت كرده و موجب تشديد منارعه ميان دو كشور در يمن شده است.
(اسدي، 1396) تصميمگيري در سياست خارجي عربستان همچنين تحت تأثير درآمدهاي كلان نفتي اين كشور قرار دارد كه اين امكان را به رياض ميدهد تا با دست و دلبازي به كشورهاي فقير به ويژه كشورهاي اسلامي و عرب كمك كند و از اين طريق، نفوذ و اعتبار سياسي و اقتصادي خود را افزايش دهد.
(دفتر حفظ و نشر آيتاله خامنهاي، 26/5/1394) گفتمان برخورد با عربستان به واسطه شراكت موثر اين كشور در رويكردهاي آمريكا در منطقه به ويژه در يمن در بين ساير مسئولان ايراني و نخبگان موثر بر سياست خارجي ايران نيز ريشه دارد.
5. انگاره عربستان از نقش ايران با محوريت بحران يمن با توجه به رويكرد تهاجمي كه ويژگي اصلي سياست خارجي عربستان در دوره فعلي است، برداشت نخبگان تصميمگير اين كشور نسبت به ايران نيز در همين راستا شكل گرفته است.