Abstract:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و تأثیر تحکیم ساختار شناختی در حوزه فعالیتهای آموزشی سامان یافته است. طریقی که افراد اطلاعات و دانش را در ذهن خود سازمان میدهند، «ساختار شناختی»[1] میباشد.[2] یکی از نتیجههای مهم در جریان ایجاد و تحکیم ساختار شناختی، معنادار کردن یادگیری، یعنی پیوند زدن دانش جدید با مفاهیمی است که از پیش در ساختار شناختی فرد وجود دارد. هر قدر این ارتباطها بیشتر باشد، ادراک عمیقتر میگردد. طبق آیه 9 سوره اسراء «إنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ...» بر این باوریم که قرآن کریم در راستای رسالت آموزش و هدایت اقوم، روشهای خود را نیز معرفی میکند.
از این روی این مقاله در پی آن است که با تأمل در قرآن و متون علم آموزش و پرورش با روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین جایگاه ویژۀ ساختار شناختی و تحکیم آن در فرایند آموزش، روشهایی را که قرآن برای این منظور به کار برده است، استخراج نماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ایجاد و تحکیم ساختار شناختی در قرآن دارای راهبردهایی است مشتمل بر: بیان مطلب در بستر اتفاقات زمانه، بسترسازی در خلال صحبت با دیگران، بسترسازی در خلال داستان، چندوجهی کردن روی سخن مستقیم با مخاطب، قلاب زدن پیوستۀ کلام به رکنهای برجسته سخنان قبلی و وارد کردن عنصر عاطفی ـ احساسی، مانند تصویرسازی و آهنگگونه کردن تکرارها، به بدنۀ هرم ساختار شناختی.
[1]. Cognitive Structure.
[2]. ساخت شناخت و ساختار شناخت هم ترجمه شده است.
ارتکزت هذه الدراسه علی اهمیه البنیه المعرفیه وتعزیزها فی نطاق النشاطات التعلیمیه. والبنیه المعرفیه هی الطریقه التی ینظم المتعلم معلوماته وبیاناته العلمیه فی ذهنه. یسفر تکوین البنیه المعرفیه وتعزیزها الی نتايج بارزه، منها جعل التعلم ذا معنی، یعنی ربط المعطیات العلمیه الجدیده بالمرتکزات العلمیه السابقه فی بنیه المتعلم المعرفیه، بحیث کلما کانت هذه الصله اوثق وامتن، ازداد الادراک عمقا. وعلی وفق الایه 9 لسوره الاسراء: ﴿ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم...﴾ نومن بان القران الکریم یعرف باسالیبه فی سیاق مهمته التعلیمیه والهدی الاقوم. ولذلک فان هذه المقاله الوصفیه التحلیلیه بصدد استخلاص الاسالیب القرانیه فی تکوین البنیه المعرفیه وتعزیزها وایضاح مکانه البنیه المعرفیه فی عملیه التعلم، عبر التامل فی القران ونصوص التربیه والتعلیم. اظهرت نتايج هذه الدراسه ان تکوین البنیه المعرفیه وتعزیزها فی القران یخضع لمناهج واستراتیجیات تشتمل علی کل من: تناول المحتوی فی سیاق الاحداث، وتوفیر الارضیه خلال الحوار مع الاخرین، وتوفیر الارضیه عبر السرد القصصی، تعددیه وجوه الحوار المباشر مع المتلقی، ربط الکلام الی الارکان البارزه للکلمات السابقه، وادخال عنصر العاطفه، مثل التصویر، والتکرار الایقاعی، فی اطار هرم البنیه المعرفیه.
The present research with paying attention to the importance and impact of the stability of the cognitive structure in the area of the teaching fields has been organized. The way which is the persons have codified the information and knowledge in their minds is “cognitive structure”. One of the important results in the way of the establishment and stability of cognitive structure is to provide meaning for learning means correlation of the new knowledge with concepts which are in a person’s cognitive structure before. Whatever these connections are more the perception is deeper. According to the verse 9 of the surah al-Isra ﴿ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم...﴾ (Surely this Quran guidance to what is most upright…). It is believed that with relation to its teaching responsibility and upright guidance the holy Quran defines its method. With considering the holy Quran and the text of education with analytic-descriptive method this note is going to extract the methods that the Quran has applied for this aim while explaining the special position of the cognitive structure and its soundness in the process of teaching. The findings show that the establishment and the soundness of the cognitive structure in the holy Quran has strategies containing: the expression of the issue in the area of time events, laying the ground work during speaking with, laying the ground work through stories, creating multi aspects for direct speaking with addresses, making constant connection of the speech with the prominent pillars of the pervious speeches and entering the emotional factor (such as imaging and composing the repetitions) to the frame of the cognitive structure pyramid.
Machine summary:
یافتههای پژوهش نشان میدهد که ایجاد و تحکیم ساختار شناختی در قرآن دارای راهبردهایی است مشتمل بر: بیان مطلب در بستر اتفاقات زمانه، بسترسازی در خلال صحبت با دیگران، بسترسازی در خلال داستان، چندوجهی کردن روی سخن مستقیم با مخاطب، قلاب زدن پیوستۀ کلام به رکنهای برجسته سخنان قبلی و وارد کردن عنصر عاطفی ـ احساسی، مانند تصویرسازی و آهنگگونه کردن تکرارها، به بدنۀ هرم ساختار شناختی.
2. روشهای قرآن برای تحکیم ساختار شناختی ذهن فراگیر هنگامی که قرآن کریم را از جهت روششناسی مورد مطالعه قرار میدهیم، به روشنی میبینیم که این کتاب آسمانی برای آموزش معارف خود، به طور گسترده از آمادگیهای ذهنی و دانش قبلی مخاطبان استفاده میکند.
علاوه بر این، اگرچه قرآن همواره در بیان حوادث و داستانها به جنبه «ماهوی» آن نظر دارد و نه «من هوی»، اما در مواردی رخدادها را با جزئیات بیان میکند که هر چه بیشتر یادآور آن حوادث و تجسمسازی اتفاقات رویداده و ایجاد فضای احساسی ـ عاطفی باشد و در نهایت، تأثیرگذاری بیشتری در تحکیم ساختار شناختی ذهن داشته باشد، که هرآنچه با احساس و عاطفه همراه شد، ماندگارتر خواهد بود؛ برای مثال، آیاتی از سوره مبارکه آل عمران که با موضوع جنگ مسلمانان با مشرکان در سطور قبل اشاره شد، با این آیه آغاز میشود: ﴿وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ...
ایجاد ساختار شناختی با بسترسازی در خلال صحبت با دیگران یکی از روشهای غیر مستقیمی که قرآن برای ایجاد ساخت شناخت ذهن فراگیران خود استفاده کرده است، سخن با غیر مسلمانان مانند اهل کتاب و در خلال آن، بسترسازی برای آموزش مسلمانان است.