Abstract:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنآگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بیخوابی بود. این پژوهش شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال بیخوابی بودند که از طریق فراخوان، در سال 1399 به مرکز مشاوره دانشگاه علمیکاربردی فرهنگ و هنر مراجعه کرده بودند، از میان آنها تعداد 63 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (21نفره) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه طی 8 جلسه، هفتهای یک جلسه 45 تا 60 دقیقهای به صورت انفرادی، تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی پیش ازآغاز درمان و پایان جلسات درمان و 3 ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. دادهها با تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش اجتناب تجربی زنان مبتلا به اختلال بیخوابی تأثیر داشت و هر دو به یک اندازه در پیگیری مؤثر بودند، اما ذهنآگاهی مؤثرتر بود و همچنین جنبه پیشگیری از عود را داشت. بنابراین میتوان از این دو روش درمان در جهت کاهش اجتناب تجربی استفادهکرد.
The purpose of the study was to compare the effectiveness of Mindfulness Therapy and Cognitive-behavioral therapy on experiential avoidance in women with insomnia. This was a quasi-experimental study pre-test, post-test, with the control and 3-months follow-up. The statistical population study included women with insomnia who referred to the counseling center of the University of Applied Sciences, Arts and Culture by recall in 2020. A sample of 63 participants were selected by purposive sampling method and randomly divided into three group (21 people in each group). Both two experiments were under treatment individually within 8 sessions of 45-60 minutes. Multidimensional Experiential Avoidance Questionnaire (MEAQ) were administered before treatment, the end of treatment sessions and after 3 months. Data were analyzed using Analysis of variance with repeated measure analysis. The results showed that both Mindfulness Therapy and Cognitive-behavioral therapy had impact on reducing experiential avoidance of women with Insomnia disorder, and both were equally effective at follow up, however the first was more effective as well as had the aspect of preventing recurrence. Therefore, these two therapies can be used either way to decrease experiential avoidance.
Machine summary:
تلاش براي اجتناب از افکار و باورهاي منفي ، با 1 Stojanov, Malobabic, Stanojevic & Stevic 2 Insomnia 3 Brownlow, Miller & Gehrman 4 Sexton, Sykara, Karageorgiou & Zitser 5 experiential avoidance 6 Zakiei, Khazaie, Reshadat, Rezaei, & Komasi 7 Bishop, Ameral & Palm Reed افزايش اجتناب تجربي و بي خوابي همراه است (داودي ، نيسي ، خزائي ، ارشدي و همکاران ، ١٣٩٦).
پژوهشگران اثربخشي آموزش مبتني برذهن آگاهي را در 1 Hayes-Skelton & Eustis 2 Leonidou & Panayiotou 3 mindfulness 4 Andreotti, Congard, Le Vigouroux & Dauvier کاهش اجتناب تجربي تاييدکرده اند (قدم پور، رادمهر و يوسف وند، ١٣٩٦).
با مرور ادبيات پژوهشي داخل ايران ، به نظر مي رسد مقايسه اثربخشي درمان شناختي - رفتاري و ذهن آگاهي بر کاهش اجتناب تجربي زنان داراي اختلال بي خوابي بررسي نشده است ؛ درحالي که ، نقش عوامل شناختي و هيجاني در بروز و تداوم اختلال بي خوابي بايد درنظر گرفته شود (داودي و همکاران ، ١٣٩٦) و پيامد درمان هاي روان شناختي بر مشکلات همبود با آن مورد مطالعه قرار گيرد.
روش 1 Redeker, Jeon, Andrews & Cline 2 Espejo, Gorlick, & Castriotta 3 Eustis, Cardona, Nauphal & Sauer-Zavala روش پژوهش با طرح شبه آزمايشي از نوع پيش آزمون – پس آزمون ١با گروه کنترل (گروه در ليست انتظار٢) و پيگيري سه ماهه بود.