Abstract:
توجیه یا عدم توجیه ارتکاب قتل در مقام دفاع از مال، همواره موضوعی چالشبرانگیز میان حقوقدانان بوده است. حقوقدانان غربی اینگونه قتلها را در پرتو اصل تناسب بررسی نموده اند. بدین معنا که توازن و تناسب میان اقدام دفاعی- قتل مهاجم- و اقدام تهاجمی- حمله به مال- موجود است یا خیر. با تکیه بر این اصل، برخی قائل به عدم تناسب قتل در مقام دفاع از مال هستند و برخی نیز، نظریاتی در باب توجیه این قتل ها ارائه کردهاند. در نظامهای حقوقی مختلف، در این خصوص، قوانین کیفری و رویه قضایی گاه متفاوت و گاه مشابه است. در حقوق ایران بدون اینکه این مساله نظریه پردازی شده باشد، نظرات متفاوتی مطرح شده است. قانونگذاریها در این خصوص نیز در ادوار مختلف متفاوت بوده است. در این میان، فقه اسلامی با شرط تدریجی بودن اقدامات دفاعی، به درستی بهترین راه کار را ارائه کرده است. به دلیل ابهامات فراوان موجود در مفهوم تناسب، رویکرد فقهی تدریجی بودن اقدامات دفاعی در قانون مجازات اسلامی 1392 وارد گردیده و دیگر به مفهوم تناسب اشارهای نشده است. بدین ترتیب، این قتلها با رعایت تدرج در اقدامات دفاعی و نیز رعایت سایر شروط مندرج در ماده 156 قانون مجازات اسلامی، موجه است.
Justifying or not justifying killing in defense of property has always been a challenging issue for jurists Western jurists have studied such killing in the light of the principle of proportionalit. . That is,whether there is a balance and proportionality between defensive action - killing aggressor- and aggressive action - attacking property – or not. based on this principle, some believe that killing in defense of property is disproportionate, while others have suggested theories to justify these killings. In different legal systems, in this regard, criminal law and judicial procedure are sometimes different and sometimes similar. in Iranian law, without this issue being theorized, different views have been expressed. Legislation in this regard has also varied in different periods. In the meantime, Islamic jurisprudence by requiring of gradualing in defensive actions, has provided the best solution. Due to the many ambiguities in the concept of proportionality, the jurisprudential approach of gradualing in defensive actions has been incorporated into the Islamic Penal Code 1392, and the concept of proportionality is no longer mentioned. Thus, these killings are justified by compliance of gradually in defensive actions as well as compliance of the other requirements of Article 156 of the Islamic Penal Code.
Machine summary:
در اين رابطه ، توماس اکويناس احترام به حيات افراد را وظيفۀ ذاتي ديگران ميداند و جان لاک نيز معتقد است که همۀ افراد برابرند و هيچ کس حق آسيب رساندن به حيات ، سلامتي و آزادي يا متعلقات ديگري را ندارد و بنابراين هرگونه حمله اي از سوي مهاجم ، نقض حق حيات ديگري است و مدافع در استفاده از نيروي دفاعي براي دفع تهديد، محق بوده و در واقع از اين طريق از حق حيات خود محافظت ميکند :٢٠٠٦ ,Cited in, Leverick) (٥٥-٥٤.
برخي ديگر بيان داشته اند که تئوري خودمختاري که اصل تناسب را لازم نميداند، بدين جهت محکوم به رد است که منجربه حمايت حداکثري از منافع مردم و بيتوجهي کامل به حقوق مهاجم ميشود؛ نتيجه اي که هم از نظر عملي و هم از نظر ارزش ها و اخلاق قابل قبول ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- Feletcher نيست (٣٥ :Sangero, Opc. it).
با اين توجيه ، اصل تناسب متضمن محدوديت در بهايي است که جامعه مايل است براي دفاع از منافع قانوني شهروندان اش در مقابل يک حملۀ غيرقانوني بپردازد؛ بنابراين ، ميبايست برخي انواع ارتباط بين منافع طرفين تضاد وجود داشته باشد.
بنابراين ، استفاده از نيروي کشنده در دفاع ً از مال و حتي تماميت جسماني غير از نفس ، دفاعي نامتناسب است به اين دليل که اولا ارزش هيچ مالي به اندازٔە سلب حيات از کسي نيست ؛ دوم اينکه ، درخصوص حمله به مال ، امکان جبران و ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- Moral Asymmetry theory 2- Leverick and Uniacke برگشت پذيري وجود دارد (١٣٣-١٣١:Leverick,Op. cit).