Abstract:
حکومت اسلامی که بنا دارد همانند حقیقت دین هیچکدام از ساحتهای تأثیرگذار انسان را مهمل رها نکند؛ نسبت به مقوله ورزش و مسائل پیرامون آن، خالی از مسئولیت نخواهد بود؛ لذا تبیین اجتهادی نظر شریعت مقدس در خصوص تعیین وظیفه حکومت اسلامی در قبال امور ورزشی یک ضرورت است. بدین منظور در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی کلیات و قواعد فقهی مستخرج از کلمات فقهاء مورد بررسی قرار گرفته است. محقق سعی نموده با مراجعه به قاعدۀ تلازم، لزوم رعایت مصلحت، مسأله ثابت و متغیر، قاعده نفی ضرر و منطقه الفراغ و وظایف حاکم؛ مکلَّف بودن حکومت اسلامی نسبت به تمشیت فعالیتهای ورزشی را ثابت کند. هرچند وظیفه داشتن حکومت در قبال تمهید و تسهیل امور مربوط به ورزش در جامعه اسلامی از عناوین اولیه و مورد تنصیص در هیچ آیه و روایتی نیست؛ اما با استفاده از مؤلفههای ذکر شده وظیفهمند بودن حکومت اسلامی در این خصوص ثابت شده است.
Machine summary:
حال پرسش این است که به استناد کدام آموزه یا قاعده مستفاد از منابع شریعت میتوان ثابت کرد که پرداختن به مقوله ورزش از وظایف حکومت دینی است؟ همچنین مطابق چه مبنای فقهی و حقوقی، وظیفه تمهید و تمشیت امور مربوط به ورزش برعهده حاکم اسلامی میباشد؟ باتوجه به اینکه در خصوص ورزش برای حکومت اسلامی تعین وظیفهای به شکل مستقیم و صریح در متون دینی نیامده؛ لذا در این نوشتار سعیشده با بهرهمندی از قواعد عام فقهی ذکرشده در عبارات و آرای فقهای امامیه، کاوشی صورت گیرد تا چرایی و چگونگی مسئولیتداشتن حکومت دینی در قبال ورزش معلوم گردد.
ازآنجاکه حکومتهای اسلامی در غالب موارد در سیطره اهل سنت بوده و شیعیان بسیار اندک فرصت حضور در مراکز تصمیمگیری سیاسی و اداری جامعه را داشتهاند، مقولههای مرتبط با مسائل حکومتی و احکام سلطانیه در قرون اولیه، میان فقهای امامیه کمتر مورد بحث و مداقه قرار گرفته است و در خصوص شرح وظایف حکومت و حاکمان دینی ورودی نداشتهاند؛ اما در سدههای اخیر، کتبی در این ارتباط نگاشته شده است؛ مانند کتاب «عوائدالایام» از ملااحمد نراقی که فصل مستقلی را به ولایت فقیه و اختیارات و وظایف او اختصاص داده است (نراقی، 1417: 529 تا آخر کتاب).
منطقه الفراغ و بسط ید حاکم شرع یکی از نظریاتی که برخی فقهای معاصر برای تعیین تکلیف موضوعاتی که بیان و حکم صریحی از لسان شارع درباره آنها صادر نشده باشد، به آن اشاره کردهاند قاعده «منطقة الفراغ» است که به نظر میرسد به سبب آن میتوان وظیفهای دینی و شرعی را برای حکومت اسلامی نسبت به مسئلۀ ورزش تعریف کرد.