یادداشتهای سفر News and reports!

در فرودگاه مهرآباد غلغله بود و جمعیت زیادی برای بدرقه مسافرها آمده بودند. در گوشه‌ای از سالن باجه‌ بانک ملی بنظر رسید خودم را به باجه رساندم تا قدری اسکناس دلار یا فرانک بخرم‌ مسئول بانک در محوطه سالن به گردش و شاید هم چشم‌چرانی مشغول بود و وقتی‌ مرا در برابر باجه دید آمد و گفت آقا چه فرمایشی دارید؟ یک اسکناس ده هزار ریالی نشان دادم و گفتم میخواهم اسکناس خارجی بگیرم. گفت آقا گفتم نداریم و اضافه کرد هرچه میخواهید میتوانید خارج از محوطه سالن از باجه بانک سپه‌ دریافت دارید و این سومین بار بود که در موقع مسافرت به خارج با مسئول باجه بانک ملی‌ در سالن فرودگاه حاجت خود را در میان مینهادم و جواب سر بالا می‌شنیدم. دقایقی از ساعت 15 گذشته بود که هواپیما به پرواز درآمد و تهران را به صوب قاهره‌ ترک گفت.