Abstract:
توسعه جهانی گردشگری تندرستی فرصتهای کارآفرینانه بکری را برای برنامهریزان گردشگری در راستای توسعه بازار مقصد و متنوعسازی آن به ارمغان آورده است. در این میان، سرزمین ایران از پتانسیلهای طبیعی و فرهنگی سرشاری برخوردار است که با مدیریت و برنامهریزی صحیح قابلیت تبدیل به جاذبههای صنعت تندرستی را دارند، از اینرو هدف پژوهش کیفی حاضر ارائه چارچوبی برای شناسایی فرصتهای کارآفرینی گردشگری تندرستی است که با اتخاذ روش استقرایی و تفسیری تئوری دادهبنیاد (رویکرد نوخاسته-گلیزری) انجام شده و دو قلمرو محیطی کتابخانهای برای بررسی متون پیشین و محیط دانشگاهی و سازمانی برای انجام مصاحبه با خبرگان، متخصصان و فعالان صنعت گردشگری بهطور عام و گردشگری سلامت بهطور خاص که به روش ترکیبی نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند را پوشش میدهد. به موجب تجزیه و تحلیل دادههای حاصله به روش کدگذاری دستی، یافتههای پژوهش که حاصل تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده، به روش کدگذاری دستی نشان میدهد که ابعاد و مؤلفههای اثرگذار و دخیل در توسعه کسبوکارهای تندرستی در چهار مقوله «محیط کلان کسب و کار»، «محیط خرد صنعت گردشگری تندرستی»، «موانع و چالشهای توسعه» و «اثرات و تبعات-توسعه گردشگری تندرستی» جای میگیرند و استراتژیهای توسعه این صنعت در قالب مقوله «فرایند شناسایی و تجاریسازی» (بهعنوان هسته مرکزی مدل خروجی پژوهش) از مرحله شناخت بازار و پتانسیلها تا دانشافزایی و تجاریسازی محصولات و خدمات تندرستی را پوشش میدهد که هر کدام شامل چندین اقدام در راستای بهرهگیری پایدار از فرصتهای کسبوکار و بهویژه کارآفرینی گردشگری تندرستی است
The global development of wellness tourism has brought niche entrepreneurial opportunities for tourism planners to develop and diversify the destination market. Meanwhile, Iran enjoys enormous natural and cultural potentials which can attract wellness travelers through proper management and planning. Hence, this article has employed the grounded theory methodology (the emerging approach) to propose a guiding framework for identifying and commercializing entrepreneurial opportunities of wellness tourism in Iran. This aim is pursued through analysis of literature and discussion with related academic and industrial experts. To this end, a qualitative data collection method is adopted, and since the potential participants were limited and hard to find, a combination of targeted and snowball sampling is chosen to conduct extensive in-depth interviews to identify the most important factors engaged in wellness tourism entrepreneurship. Analyzing the gathered data through the manual coding process, the findings of this study show that the factors and components that influence and are engaged in the development of wellness tourism businesses can be covered in four categories; “Macro Business Environment”, “The Wellness Tourism Industry’s Micro-environment”, “Barriers and Challenges of Development”, and “Effects and Consequences-Wellness Tourism Development”. The developmental strategies are categorized under the “Identification and Commercialization Process” (as the core category of the research model), and cover the stages from market identification to the commercialization of wellness products and services, each containing several steps towards sustainable exploitation of wellness business opportunities and especially, wellness tourism entrepreneurship
Machine summary:
راهبردهاي توسعۀ اين صنعت ، در قالب مقولۀ «فرايند شناسايي و تجاريسازي» (به عنوان هستۀ مرکزي مدل خروجي پژوهش )، از مرحلۀ شناخت بازار و پتانسيل ها تا دانش افزايي و تجاريسازي محصولات و خدمات تندرستي را دربر ميگيرد که هرکدام شامل چندين اقدام درجهت بهره گيري پايدار از فرصت هاي کسب وکار و به ويژه کارآفريني گردشگري تندرستي است .
بنابراين ابتدا ابعاد و مؤلفه هاي مؤثر در اين حوزه بررسي شده و عوامل حياتي که بايد از سوي مقامات مسئول و ذينفعان براي موفقيت و توسعۀ پايدار صنعت گردشگري تندرستي درنظر گرفته شود در طي يک الگوي فرايندي تحليل و ارزيابي شده است .
علاوه برآن ، عمده پژوهش هاي موجود در اين حوزه بر محوريت چنين موضوعاتي استوار است : بررسي پتانسيل هاي طبيعي گردشگري تندرستي در قالب اکوتوريسم و ژئوتويسم (٢٠١٣ ,Yazdi ;٢٠١٠ ,Beigi and Zangiabadi)، فرصت هاي پيش روي گردشگري سلامت و عوامل مؤثر بر توسعۀ آن ( ,Heung and Kucukusta ;٢٠٠٩ ,Lee and King ٢٠١٤ ,.
از ميان رويکردهاي مختلف به کارگيري نظريۀ داده بنياد (داناييفرد، ١٣٩٢؛ ١٩٩٠ ,Strauss and Corbin؛ ١٩٩٢ ,Glaser)، اين پژوهش بر مبناي رويکرد نوخاسته (به عبارتي رويکرد گليزري) انجام شده است ؛ چراکه پژوهشگران ، به واسطۀ درک اهميت ظهور نظريه از دل داده ها (١٩٩٢ ,Glaser)، سعي بر آن داشته اند که فارغ از چارچوب هاي از پيش تعيين شدة اشترواس و کوربين (١٩٩٠) در رويکرد نظام مند، از بطن داده ها، تجارب ، عقايد و نگرش هاي موجود در صنعت گردشگري و سلامت جمهوري اسلامي ايران ، به طراحي و تدوين چارچوبي براي شناسايي فرصت هاي کارآفريني در گردشگري تندرستي دست يابند.