Abstract:
توان رزم، میزان توانایی سازمانهای نظامی در اجرای مأموریت واگذاری است که تلاش جهت ارتقاء آن، به عنوان یک وظیفهی مهم فرماندهی در سازمانهای نظامی، حیاتی است. برای دستیابی به هدف فوق (ارتقاء توان رزم)، عوامل متعددی دخیل است که یکی از مهمترین این عوامل، سبک رهبری و فرماندهی سازمان میباشد. از طرف دیگر سازمانهای نظامی یکی از سازمانهای مهم و تأثیرگذار در جامعه بوده که در راستای تأمین امنیت کشور تلاشهای بیوقفهای را انجام میدهند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رهبری تحولآفرین بر ارتقاء توان رزمی انجام شده است که از حیث هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت، در زمرهی تحقیقات توصیفی است و به دو روش کتابخانهای و میدانی به فرجام رسیده است. ابزار پیمایش پرسشنامهی محقق ساخته با اعتبار 88/. و پایایی 91/. است. جامعهی آماری پایوران یک سازمان دفاعی به استعداد 460 نفر است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 210 نفر انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که همهی مؤلفههای رهبری تحولآفرین، ترغیب ذهنی (با ضریب تعیین 347/0)، نفوذ آرمانی (با ضریب تعیین 434/0)، انگیزش الهامبخش (با ضریب تعیین 417/0) و ملاحظه فردی (با ضریب تعیین 463/0) بر ارتقاء توان رزمی، مؤثر هستند.
Combat power is an indication of military capability to accomplish the assigned missions in military organizations and making an attempt to enhance combat power is of crucial significance for commanders in military units. In a bid to enhance the combat power in military organizations, many factors were identified in which commanding and leadership style is among crucial and determining factors. Moreover, the military organizations are taken as crucial and influential organization in the community which makes serious attempts to preserve the national security. As an applied study and also descriptive research, this study was an attempt to investigate the effect of transformational leadership styles on enhancing the combat power in defensive organizations. The study was conducted through library and field research; the study was also conducted through engaging randomly selected population of 210 personnel affiliated to one of the defensive organizations. The study was run through administering a questionnaire in which the reliability was estimated and releasing (91%) and its validity was estimated and releasing (88%). The findings revealed that all components of transformational leadership style are effectively enhancing the combat power in defensive organizations. These components including intellectual stimulation with coefficient of (0.347), idealized influence (0.434), inspirational motivation (0.417) and individual consideration with coefficient of (0.463).
Machine summary:
نتايج نشان داد که همه ي مؤلفه هاي رهبري تحول آفرين ، ترغيب ذهني (با ضريب تعيين ٠/٣٤٧)، نفوذ آرماني (با ضريب تعيين ٠/٤٣٤)، انگيزش الهام بخش (با ضريب تعيين ٠/٤١٧) و ملاحظه فردي (با ضريب تعيين ٠/٤٦٣) بر ارتقاء توان رزمي ، مؤثر هستند.
چون افزايش توان رزمي سازمان هاي نظامي و دفاعي از ديرباز جزء جدايي ناپذير راهبرد نظامي يک کشور بوده ، همواره مورد توجه ويژه رهبران نظامي قرار ميگيرد و رهبران نقش مؤثري در اين راستا دارند و ميتوانند با نوع رهبري خود، زمينه ارتقاء توان رزمي را به نحو شايسته اي فراهم آورند و براي رسيدن به هدف هاي عالي از پيش تعيين شده ، گام هاي بلندتري بردارند.
٩-٢- فرضيه هاي فرعي - فرضيه اول : نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد که ترغيب ذهني بر توان رزم سازمان دفاعي مورد مطالعه تأثير داشته و شدت همبستگي آن ٠/٥٨٩ و ضريب تعيين آن ٠/٣٤٧ است .
- فرضيه سوم : نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد که انگيزش الهام بخش بر توان رزم سازمان دفاعي مورد مطالعه تأثير داشته و شدت همبستگي آن ٠/٦٤٦ و ضريب تعيين آن ٠/٤١٧ است .
- فرضيه چهارم : نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد که ملاحظه فردي بر توان رزم سازمان دفاعي مورد مطالعه تأثير داشته و شدت همبستگي آن ٠/٦٨٠ و ضريب تعيين آن ٠/٤٦٣ است .
١٠- پيشنهادات با توجه به نتايج به دست آمده در اين پژوهش مشاهده گرديد که رهبري تحول آفرين و ابعاد آن بر توان رزمي سازمان دفاعي مورد مطالعه تأثير داشته است .