Abstract:
روابط راهبردی جمهوری اسلامی ایران و سوریه علیرغم فرازوفرودهای کمسابقهای که طی سالیان اخیر تجربه کرده است، نمونهای تام و تمام از پایدارترین، راهبردیترین و ناگسستنیترین روابط دوجانبه در محیط امنیتی غرب آسیا تلقی میگردد که در فضای پسابحران بهمنظور تحکیم دستاوردهای بهدستآمده نیازمند نقشآفرینی، مدیریت و مهندسی ویژهتر نسبت به قبل است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر ناظر بر آن است که با توجه به نقشآفرینی تهران در تحولات اخیر سوریه و حمایت حداکثری از دولت تحت رهبری بشار اسد، مهمترین عوامل مؤثر بر کنشگریِ مؤثر ایران در سوریۀ پسا بحران شامل چه مواردی میباشد. متأثر از هدف مورد اشاره، نگارندگان پژوهش حاضر با تأسی از کتب، مقالات و منابع اینترنتی درجه اول و با روشی توصیفی ـ تحلیلی ـ استنتاجی کوشیده اند تا به چرایی این پرسش راهبردی پاسخ گویند که الزامات رفتاری جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت سوریۀ پسابحران چگونه ارزیابی میگردد؟ نتیجه حاصل از آزمودن پرسش اصلیِ پژوهش حکایت از آن دارد که از نگاه تهران، سوریه به عنوان بزرگ ترین کشور کوچک جهان از مزایای ویژهای در حوزۀ راهبردی غرب آسیا برخوردار است: این کشور راهبردی به مثابه دروازه ای به سوی جهان عرب است که نه تنها از آن می توان برای ایجاد توازن قدرت در برابر ایالات متحده و اسرائیل استفاده کرد، بلکه یک پُل ارتباطی مهم برای دسترسی به حزبالله لبنان است. در همین رابطه ضروری مینماید که در فضای پساتحولات، رویکرد راهبردی جمهوری اسلامی ایران بر اساس واقعیت های منطقهای ترتیببندی گردد.
Machine summary:
متأثر از هدف مورد اشاره، نگارندگان پژوهش حاضر با روشی توصیفی ـ تحلیلی ـ استنتاجی کوشیدهاند تا به چرایی این پرسش راهبردی پاسخگویند که بایستهها و الزامات رفتاری جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت سوریۀ پسابحران چگونه ارزیابی میگردد؟ نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که از نگاه تهران، سوریه از مزایای ویژهای در حوزۀ راهبردی غرب آسیا برخورداراست: با توجه به اینکه این کشور راهبردی بهمثابه دروازهای بهسوی جهان عرب است میتوان از آن برای ایجاد توازن قدرت در برابر محور غربی ـ عربی ـ عبری استفاده کرد، بر این اساس بایستهها و الزامات رفتاری جمهوری اسلامی در سوریه پسابحران در پرتو گزارههایی همچون: مدیریت تعارض منطقهای در قالب مقابله با گروههای افراطگرا، نوسازی و بهسازی ساختار ارتش بر اساس اهداف مشترک دو کشور، توجه ویژه به فرایند دولت- ملتسازی در پرتو ساختار سیاسی آینده سوریه و تلاش در جهت حفظ ژئوپلیتیک شیعه از طریق راهبرد پردازی بهینه قابل تحلیل است.
در رابطه با نوع و جنس روابط تهران و دمشق ذکر این نکته ضروری مینماید که روابط ایران و سوریه از آن دست مناسباتی میباشد که در جهان دیپلماسی بنا به دلایل، عوامل و اهداف ویژهای همچون: «پیوستگی جغرافیایی، وجود منافع مشترک در کشورهای لبنان و عراق، مخالفت با سیاستهای تفرقهبرانگیز اسرائیل و کشورهای محافظهکار منطقه، انعقاد پیمان راهبردی در راستای غلبه بر تقسیمات چالش زای حوزۀ راهبردی غرب آسیا (بهویژه خصومتهای ایرانی ـ عربی و شیعه ـ سنی) و همچنین نوع روابط با کنشگران فرا مجموعهای همچون ایالاتمتحده، شوروی/فدراسیون روسیه، به تداوم و گستردگی معروف شده است» (Mohammadian and Zakerian, 2020: 186).