Abstract:
شهروندی و حقوق شهروندی از جمله مفاهیم نوظهوری است که توجه ویژهای به برابری و عدالت دارند و در نظریات مختلف سیاسی، اجتماعی و حقوقی از جایگاه خاصی برخوردارند. حقوق شهروندی بر سه اصل حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی بنیان نهاده شده و از ارکان اصلی حقوق بشر به شمار میآید. حقوق شهروندی حول سه مولفه عضویت، حقها و مشارکت و در چهارچوب حکومتهای دموکراتیک به دست میآید. همواره در بررسی و مطالعه حقوق شهروندی، ارتباط تنگاتنگ و آمیختگی ویژهای بین جامعه مدنی و شهروندی به چشم میخورد. به نظر میرسد که جامعه مدنی پیش شرط و ضامن اجرایی استیفای حقوق شهروندی است. ضمنا اگر شهروندان نقش شهروندی خود را در ارتباط با قدرت و سیاست با مشارکت فعال و موثر از طریق نهادهای مدنی بهتر بازی کنند، میتوانند در اصلاح و بهبود امور سیاسی و تقویت پایههای دموکراتیک نظام سیاسی بسیار موثر باشند. در این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته، ما برآنیم تا ضمن بررسی مبانی و مفاهیم حقوق شهروندی، به بررسی نقش و جایگاه جامعه مدنی در تحقق حقوق شهروندی بپردازیم.
Citizenship, and citizenship rights are new concepts that have paid special attention to equality, and justice, and have special role in different political, social, and legal theories. These rights are based on three principles of civil, political, and social rights, and are considered as main human rights' pillars. Citizenship rights are achieved in democratic states with three factor of membership, rights, and cooperation. A close, and mixed relation between a civic society, and citizenship is seen while studying the citizenship rights. It seems that the civic society is the precondition, and an enforcement factor for exercising of citizenship rights. In other words, if citizens play a better role in their citizenship in relation to power and politics through active and effective participation through civic institutions, they can be very effective in reforming and improving political affairs and strengthening the democratic foundations of the political system. This papers in a descriptive-analytical manner seeks to study the role, and position of the civic society in the citizenship rights beside of studying its concepts, and bases.
Machine summary:
بررسي زواياي مختلف شهروندي ، تعاملات و ارتباط آن با جامعه مدني در درون نظام هاي سياسي دموکراتيک و مردم سالار، سبب آشنايي و آگاهي شهروندان جامعه و درک کارگزاران حکومتي نسبت به جايگاه مهم اين مقوله شده و لذا موجب ميشود تا نسبت به رعايت آن بيش از پيش همت گمارند.
به طورکلي جامعه مدني و تحقق نهادهاي مدني ، در مجموع تجربه عقلاني و موفق بشري است که منجر به مشارکت قانون مند و توسعه سياسي -اجتماعي شده و در نتيجه ، زمينه پيشرفت در حوزه اقتصاد، فرهنگ و تمدن را براي جوامع به وجود آورده است (شياني ، ١٣٨١، ٢٠)؛ بنابراين ميتوان جامعه مدني را با ويژگي هاي زير بهتر شناخت : استقلال نسبي از دولت دارد؛ با هسته زيست جهان افراد پيوند خورده است ؛ در عين تکثر عرصه ظهور همگان است ؛ کنش گران عرصه آن خود را شهروند مي دانند نه تابع و مريد؛ مبتني بر گفت وگو و خرد جمعي است ؛ دربردارنده آزادي معتنابه افراد در عرضه و تقاضاي کالا و خدمات بدون انحصارهاي دولتي است (قاسمي ، ١٣٩٠، ١٠٠و٩٩).
به ديگر سخن شهروندي به عنوان يک پديده اجتماعي مدرن از مؤلفه هاي اساسي و محوري نظام هاي سياسي دموکراتيک و شاخصي کليدي براي تحقق دموکراسي در يک جامعه مدرن است که برخوردار از حوزه عمومي و جامعه مدني کارآمد و پويا است (توسلي و نجاتي حسيني ، ١٣٨٣، ٣٢).