Abstract:
تحقق اهداف و آرمان های فرهنگی جوامع و سازمان های فرهنگی تابع میزان و نوع فعالیت های در دست انجام ، میزان اثرگذاری و همچنین پیامدهای احتمالی آنها در سطوح مختلف فردی و اجتماعی و در بین اقشار مختلف جامعه می باشد.در این خصوص سنجش و ارزیابی اثربخشی فعالیت ها بهترین راه حصول اطمینان از دستیابی بهینه به اهداف طراحی شده می باشد.لذا پژوهش حاضر به طراحی الگوی ارزیابی اثربخشی فعالیت های فرهنگی پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش ، تلفیقی از نوع روش های کیفی و کمی می باشد. در مرحله اول از روش کیفی تحلیل محتوا (قیاسی) استفاده شده است، نمونه آماری در بخش کیفی شامل تمام صاحبنظران دانشگاهی و خبرگان حوزه مدیریت فرهنگی که برابر 20 نفر بود. ابزار تحقیق شامل برگههای کدگذاری محقق ساخته بود که روایی آن توسط اعضای گروه دلفی تأیید و پایایی آن با معیار پی اسکات 95/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مرتبط با الگوی ارزیابی اثربخشی فعالیت های فرهنگی در قالب 28 مقوله و 610 کد مفهومی مشخص شد و در ابعاد 9 گانه به صورت بعد دینی (2 مقوله)، عوامل فرهنگی (5 مقوله)، عوامل روانشناختی (3 مقوله)، عوامل اقتصادی (2 مقوله) ، عوامل آموزشی (3 مقوله)، عوامل سیاسی (3 مقوله)، سازمان و مدیریت (5 مقوله) ،اجتماعی (5 مقوله) و اقتضائات نوین (2 مقوله) جای گرفتند. در مرحله دوم تحقیق،جامعه آماری اعضای هیئت علمی و دانش آموختگان رشته های مدیریت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 2500 نفر بودند.که براساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به شیوه در دسترس مورد بررسی قرارگرفتند.ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه طراحی شده مبتنی بر نتایج بخش کیفی بوده و پس از تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در قالب نرم افزار لیزرل مشخص گردید که مدل معادلات ساختاری طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است.
The realization of cultural goals and ideals of societies and cultural organizations depends on the amount and type of activities underway, the degree of impact and also their possible consequences at different individual and social stratums and among different segments of society. In this regard, measuring and evaluating effectiveness of the activities are the best way to ensure optimal achievement of the designed goals. So, this study discussed designing a model for evaluation efficiency of cultural activities in Iran. This research was an applied study of the purpose and methodologically as mixed methods. The statistical sample in the qualitative section included all university experts and experts in the field of cultural & educational management, which was equal to 20 people. The research instrument consisted of researcher-made coding sheets whose validity was confirmed by Delphi group members and its reliability was calculated by P-Scott criterion of %95. Findings showed that the factors related to the development model of enhancement of health culture at education of Iran were identified in the form of 28categories and 610 concept codes. And pivotal: religiously (2categories), cultural factors (5 categories), psychological factors (3 categories), economic factors (2 categories) educational factors (3 categories), political factors (3 categories), organization & management (5 categories) and noble contingencies (2 categories). In the second study, the statistical population was 2500 faculty members and graduates of cultural management in Islamic Azad University. According to Cochran's formula, 384 people were selected as a statistical sample and were studied by available methods. Data collection tool was a questionnaire based on the results of the qualitative section and after analyzing the collected data by LISREL software it was found that the designed structural equation model has a good fit.
Machine summary:
1 - Bennis 2 - Davies, et al 3 -Daft فصلنامه علمي در حقيقت ارزيابي اثربخشي از يک سو، آيينه اي فراهم مي آورد تا مديران و کارکنان سازمان، تصويري روشن از چگونگي کم و کيف فعاليت هاي خود به دست آورند و از سوي ديگر، برنامه ريزان و کادر اجرايي سازمان را مجهز ميسازد تا نسبت به جنبه هاي مثبت و منفي برنامه آگاهي پيدا کنند و از اين راه به اثربخش کردن برنامه ها و فعاليت ها ياري رسانند.
نکته ديگر اينکه مدلها يا الگوها و معيارهايي که براي سنجش اثربخشي فعاليت هاي فرهنگي در ساير کشورها و يا سازمانهاي بين المللي همانند يونسکو هم طراحي و ارائه شدهاند و تعداد آنها هم بسيار کم ميباشد، هرچند بهتر از مدلهاي مرسوم در ساير حوزهها هستند، ولي با توجه به ماهيت فرهنگ و نوع نگاه طراحان آنها به فرهنگ ، فاقد بسياري از ابعاد اساسي فرهنگ 1 -Oberguggenberger, et al 2 - Bermley, Peter ايراني - اسلامي هستند و ملاحظات حوزه دين ، تنوع فرهنگي و حتي رسانه هاي نوين هم در آنها ديده نميشود.
اين موارد و ساير ضرورتهاي توجه به اثربخشي فعاليت هاي فرهنگي، دو سؤال اساسي را ايجاد مينمايد؛ اول شاخص ها و معيارهاي مربوط به هر عامل براساس مباني فرهنگ ايراني - اسلامي کدامند؟ دوم الگو و ابزار مناسب براي سنجش آنها داراي چه مختصاتي ميباشد؟ اين دو مورد ازجمله مسائل جدي فعلي جامعه هستند که عليرغم وجود بيش از ٨٠ سازمان رسمي از وزارتخانه گرفته تا...