Abstract:
قاعدة آمره در هر نظام حقوقی موجب شکلگیری سلسلهمراتب میان هنجارها و قاعدهمند ساختن آنها میشود. حقوق بینالملل تا دهههای اخیر هنوز به شکل رسمی به شناسایی این مفهوم بنیادین مبادرت نکرده بود. با این حال، در رویة قضایی، اندیشهها و آموزههای حقوقی اندک به این مفهوم اشاره میشد. وجود قاعدة آمره در حقوق بینالملل مستلزم شناسایی و به رسمیت شناخته شدن آن از سوی دولتهاست. بنابراین، عملکرد دولتها در این خصوص اهمیت خاصی دارد. برخی دولتها مانند فرانسه هیچگاه با این مفهوم سر سازگاری نداشتند و برخی مانند ایران بهرغم پذیرش کلی آن در اسناد و مطالعات بینالمللی، نسبت به سازوکارهای اجباری حلوفصل اختلافات ناشی از قواعد آمره و بیان فهرستی از مصادیق قواعد آمره دیدگاههای خاص خود را ابراز کردهاند. مطالعة سیر رویکرد ایران در خصوص شناسایی مفهوم قاعدة آمره و مسائل مرتبط با آن بهخصوص در طرح مطالعاتی اخیر کمیسیون حقوق بینالملل در مورد قاعدة آمره موضوع نوشتار حاضر را تشکیل میدهد. شناخت عملکرد ایران در این خصوص پایبندی ایران به ارزشهای جامعة بینالمللی و شیوههای تعامل با آن را نشان میدهد.
The peremptory norms in any legal system lead to the formation of a hierarchy among norms and their regulation. Until recent decades, international law had not formally recognized this fundamental concept. However, there have been few references to this concept in case law, legal teachings, and doctrines. The existence of peremptory norms (jus cogens) in international law requires its acceptance and recognition by States. Therefore, the practice of states in this regard is of particular importance. Certain states, such as France, have never agreed with such a concept, and others, Iran, for instance, despite the general acceptance of the concept in international instruments and studies, expressed their own special views on the compulsory dispute settlement procedures as to jus cogens and suggesting a list of examples of jus cogens. The examination of Iran's approach to the identification of the concept of the jus cogens and related issues, particularly in the recent study of the International Law Commission on the jus cogens, is the subject of this article. Practice of Iran in this regard, demonstrates its adherence to the values of the international community and ways of interacting with it.
Machine summary:
ترديد در ابراز صريح ديدگاه هاي خود در کنفرانس ويـن در خصـوص تصويب کنوانسيون حقوق معاهدات در سال ١٩٦٩، امضاي صرف و عدم تصويب ايـن کنوانسـيون تا کنون ، اشاره به نقض قواعد آمره در پرونده هايي که ايران در محاکم بين المللي به عنوان خواهـان شرکت داشته ، شناسايي قاعدة حاکميت دولت ها به عنوان قاعدة آمره در محضر ديـوان بـين المللـي دادگستري، توجه به گزارش هاي کميسيون حقوق بين الملل در زمينـۀ قواعـد آمـره و هشـدار بـه گزارشگر کميسيون نسبت به عدم تهيۀ فهرستي تمثيلي از قواعد آمرة موجود، عملکردهايي اسـت که ايران در طول بيش از٥٠ سال از زمان شناسايي رسمي مفهوم قاعدة آمره در عرصۀ بين المللـي از خود نشان داده است .
Art :١٩٦٩ ,Law of Treaties در نهايت کنفرانس در کنار مواد ٦٤ (ايجاد قاعدة آمـرة جديد) و ٧١ (تکليف معاهدة معارض بـا قاعـدة آمـره ) بـه وسـيلۀ مـادة ٥٣ کنوانسـيون حقـوق معاهدات ، قاعدة آمره را شناسايي و بدين شکل تصويب کرد: «اگر معاهده اي در زمـان انعقـاد در تعارض با يک قاعدة آمرة حقوق بين الملل عام باشد، بي اعتبار است .
Accordance with international law of) the unilateral declaration of independence in respect of Kosovo, ICJ Reports, 2010) در سال ٢٠١٦، در قضيۀ برخي داراييهاي ايران عليه ايالات متحـده ، ايـران در لايحـۀ خـود بـه آوردة ديوان در قضيۀ آلمان عليه ايتاليا اشاره مي کند که هيچ محدوديتي نسبت به مصـونيت قضـايي دولت در زمينۀ قضاياي مطرح نزد محاکم داخلي در مورد ادعاهاي نقض فاحش حقوق بشـر و قواعـد آمره در عرف بين المللي وجود ندارد (٥٢ :(e)٣٢١ .