Abstract:
پس از رحلت پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم اختلاف بین جانشینی آن حضرت در جامعه اسلامی نمود یافت. شیعیان جانشینی پیامبر را به نص و اهل سنت به روشهای دیگر دانستند و این اختلاف همچنان ادامه دارد. یافتن بهترین روشهای تعامل شیعه و اهل سنت همواره یکی از مهمترین مسائل جامعه اسلامی بوده است. راهحلهای یادشده بین یکسانپنداری دو مذهب از سویی تا دوری و تکفیر از سوی دیگر پیش رفته است. عبدالجلیل قزوینی رازی از جمله نظریهپردازانی است که الگویی برای وحدت مذهبی مطرح کرده است. هدف از این پژوهش، کشف و تبیین الگوی یادشده و مبانی کلامی آن است که میتواند در فروکاستن از اختلافات جامعه اسلامی و رسیدن به الگوی نظریعملی وحدت اسلامی سودمند باشد. تحقیق با روش تحلیل محتوا انجام شده و به این پرسش اساسی پاسخ میدهد که: مبانی کلامی همگرایی مذاهب اسلامی از دیدگاه عبدالجلیل چیست؟ یافتههای مقاله نشان میدهد مبانی همگرایی عبدالجلیل در سه گروه مبانی مبداشناسی، راهنماشناسی و مقصدشناسی میگنجد و بر اساس آن، شیعیان و اهل سنت ضمن پایبندی به اصول اعتقادات خود، میتوانند جامعه واحد اسلامی را تشکیل دهند.
After the demise of the Holy Prophet (S), there was a dispute about his succession in the Islamic society. The Shiites considered the succession of the Prophet (S) to be based on the text and the Sunnis believed in other ways, and the difference still persists. Finding the best ways for Shiites and Sunnis to interact has always been one of the most important issues in Islamic community. The solutions offered range from the equality of the two religions to the divergence and denial of each other. Abd al-Jalil Qazwini Razi is one of the theorists who have proposed a model for religious unity. The purpose of this study is to discover and explain his model and its theological principles, which can be useful in reducing the differences of the Islamic community and achieving the theoretical-practical model of Islamic unity. The research is conducted by content analysis method and answers the basic question: What are the theological fundamentals of the convergence of Islamic religions from Abd al-Jalil's point of view? The findings of the article show that the foundations of Abd al-Jalil's convergence fall into three groups: the principles of origin, guidance and destination, according to which Shiites and Sunnis, while adhering to the principles of their beliefs, can form a single Islamic community.
Machine summary:
تحقیق با روش تحلیل محتوا انجام شده و به این پرسش اساسی پاسخ میدهد که: مبانی کلامی همگرایی مذاهب اسلامی از دیدگاه عبدالجلیل چیست؟ یافتههای مقاله نشان میدهد مبانی همگرایی عبدالجلیل در سه گروه مبانی مبدأشناسی، راهنماشناسی و مقصدشناسی میگنجد و بر اساس آن، شیعیان و اهل سنت ضمن پایبندی به اصول اعتقادات خود، میتوانند جامعه واحد اسلامی را تشکیل دهند.
عبدالجلیل به شبهه یادشده پاسخ میدهد که باور یادشده از مذهب شیعه نیست و افزودن بر کلام الاهی کفرآمیز است (رازی قزوینی، 1358: 179-180).
از اینرو در برابر اشکال نویسنده کتاب فضائح الروافض که «چرا علی علیهالسلام حق خود را نگرفت و سکوت کرد» میگوید: «امام عالم و معصوم است و مصلحت بهتر داند و هیچ کس نمیتواند به او اعتراض کند و اگر اعتراضی باشد از جانب مردم، اعتراض بر انتخاب خود باید کنند نه بر نصّ خدای متعال» (همان: 324، 416 و 415).
نتیجه دیگر این مبنا، یعنی نفی علم غیب (مطلق) از ائمه علیهمالسلام که عبدالجلیل آن را دیدگاه اصولیان شیعه میداند (همان: 257)، پاسخ گویی به شبهات فراوانی است که درباره تعارض ظاهری رفتار ائمه علیهمالسلام با علم غیب وجود دارد.
عبدالجلیل با هوشمندی فراوان در برابر این سخن که یکی از اصول مذهب رافضی، دشمنی با صحابه است، به مهمترین مبانی شیعه همانند توحید ذات و صفات، تحریفناپذیری قرآن، علم و عصمت پیامبران و تنصیص ائمه و ...
دلیلش این بود که در روایات شیعه وارد نشده است که امام علی علیهالسلام آنها را امیر مؤمنان خوانده باشد (همان: 323-324).