Abstract:
مقدمه: تکانشگری بالا نقش کلیدی در بروز و استمرار پرخوری عصبی دارند و درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی نیز دارای نقش مؤثر در کاهش علایم اختلالات خوردن هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله ذهنآگاهی بر کاهش تکانشگری مبتلایان به پرخوری عصبی بود.
روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل بیماران سرپایی مبتلا به پرخوری عصبی مراجعه کننده به دو کلینیک تغذیه در سال 1397 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر بود که بهصورت هدفمند انتخاب شدند و سپس بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل مقیاس تکانشگری بارت (1950) بود. به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS-v19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد در متغیرهای تکانشگری بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود داشت و میانگین گروه آزمایش در متغیر تکانشگری کمتر بود. یافته های این پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تکانشگری مبتلایان به پرخوری عصبی بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که مداخله ذهن آگاهی موجب کاهش تکانشگری در بیماران مبتلا به پرخوری عصبی شده است. بنابراین، پیشنهاد می گردد که روان شناسان و مشاورین از نتایج حاصله در علت شناسی و رفع مشکلات رفتاری و روانی مربوط به بیماران مبتلا به پرخوری عصبی استفاده نمایند.
Introduction: High impulsivity plays a key role in the development and persistence of bulimia nervosa, and mindfulness-based therapies also play an important role in reducing the symptoms of eating disorders.The purpose of this study was to determine the effectiveness of mindfulness intervention on decreasing impulsivity of patients with neurological overeating. Methods: The research method was semi-experimental with pre-test and post-test design with control group and the statistical population of the present study included outpatients with nerve bite referred to two nutrition clinics in Tehran in 1397. The statistical sample consisted of 30 people who were selected purposefully and then randomly assigned to the experimental group and the control group. The experimental group consisted of 8 90-minute sessions under the training of mindfulness and the control group remained on the list. Data collection tools included Barrett Impact Scale (1950). Content validity was also used to assess the validity of the questionnaire, which was approved by the relevant experts. Data analysis was performed using SPSS-v19 software in two sections: descriptive and inferential (covariance analysis). Results: The results showed that there was a significant difference between the two groups in the impulsive variables between the control and experimental groups and the mean of the experimental group was less in the impulsivity variable. The findings of this study showed the effectiveness of mindfulness education on impulsivity in patients with neurological overeating. Conclusion: According to the findings of this study, it can be concluded that mindfulness intervention has reduced impulsivity in patients with neurological eating disorder. Therefore, it is recommended that psychologists and counselors use the results obtained in the etiology and treatment of behavioral and psychological problems related to patients with neurodegeneration.
Machine summary:
نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي پژوهش مي توان بيان کرد که مداخله ذهن آگاهي موجب کاهش تکانشگري در بيماران مبتلا به پرخوري عصبي شده است .
هدف از درمان روانشناختي اختلال پرخوري اين است که بتوان به مراجعان به خوبي ياد داد که بين گرسنگي هيجاني و فيزيولوژيکي فرق بگذارند و به هيجانات و افکار منفي خود از طريق غذا پاسخ ندهند، به آنها ياد داده مي شود که پاسخ خوردن را با پاسخ هاي مناسب تر ديگري جايگزين نموده و مسائل عاطفي زيربنايي را مد نظر قرار دهند (٧).
با توجه به تعريف پرخوري عصبي و نتايج پژوهش ها، تکانشگري بالا نقش کليدي در بروز و استمرار اين اختلال دارند و درمان هاي مبتني بر ذهن آگاهي نيز داراي نقش مؤثر در کاهش علايم اختلالات خوردن هستند.
بنابراين با توجه به ابعاد گسترده پيامدهاي اختلال پرخوري و نقش کليدي متغير تکانشگري در اختلال پرخوري، اين تحقيق با اين سوال طرح شد که آيا مداخله ذهن آگاهي در کاهش تکانشگري مبتلايان به پرخوري عصبي اثربخش است ؟ روش پژوهش : روش مورد استفاده در اين پژوهش برحسب هدف کاربردي و از نظر گردآوري داده ها از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفي آزمودنيها بود.
سپس به مدت ٣٠ دقيقه مديتيشن اسکن بدن انجام خواهد شد (هم زمان با نفس کشيدن توجه خود را به قسمتي از بدن شان 1 - The Barratt Impulsiveness Scale (BIS) 2 - Nonplanning 3 - Cognitive impulsivity 4 - Motor Impulsivity جلب خواهند کرد)، براي تکليف خانگي از شرکت کنندگان خواسته مي شود تا همين تمرين را در منزل انجام دهند.
Randomized controlled trial of a 12-month computerized mindfulness-based intervention for obese patients with binge eating disorder: The MindOb study protocol.