Abstract:
مقدمه: بخشودگی نقش مهمی در زندگی زناشویی و بهبود کیفیت تعاملات خانوادگی دارد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر بخشودگی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شده است.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر روش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهر تهران در سال 1397 بود. به این منظور، 30 نفر با توجه به معیارهای شمول از بین افراد جامعه آماری به صورت در دسترس انتخاب شدند. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای معنا درمانی گروهی شرکت کردند؛ در حالیکه اعضای گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و نسخه کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد آموزش بخشودگی بر کیفیت زندگی و مؤلفههای روانشناختی و سلامت عمومی دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد آموزش بخشودگی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران و پذیرش خود زنان دارای تعارضات زناشویی تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش بخشودگی سبب بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی زنان دارای تعارضات زناشویی میشود و میتوان از آن به عنوان یک روش مداخلهای مؤثر سود جست.
Introduction: Forgiveness has an important role in marital life and improving the quality of family interactions. This study aimed to investigate the efficacy of training based on forgiveness on quality of life and psychological well-being in women with marital conflict.Methods: This study was a quasi-experimental pretest - posttest with control group. The study population was consisted of all Tehran city women with marital conflict in 2018. The sample consisted of 30 (15 for each group) women with marital conflict that were selected by as a voluntary and randomly recruits to each of groups. Then, the participants in the experimental group participated in 8 sessions of 90 min of forgiveness training, while the control group did not receive any therapy. Instruments for gathering data were WHO quality of life questionnaire (1993) and Ryff's psychological Well-being scale (2002). Then, the data were analyzed using SPSS.v21 software and statistical tests such as MANCOVA.Results: The results indicate that the forgiveness training had significant impact on quality of life and some dimensions such as psychological and general health. Furthermore, results showed that forgiveness training had significant impact on psychological well-being and its subscales such a personal growth, positive communication with others and self-acceptance.Conclusion: Based on the findings of this study, forgiveness training improves psychological well-being and quality of life among women with marital conflict and could be used as an effective interventional method.
Machine summary:
اين پژوهش با هدف تعيين اثربخشي آموزش مبتني بر بخشودگي بر کيفيت زندگي و بهزيستي روان شناختي زنان داراي تعارضات زناشويي انجام شده است .
علاوه بر اين ، نتايج نشان داد آموزش بخشودگي بر بهزيستي روان شناختي و مؤلفه هاي رشد شخصي، ارتباط مثبت با ديگران و پذيرش خود زنان داراي تعارضات زناشويي تأثير معناداري دارد.
نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي اين پژوهش ، آموزش بخشودگي سبب بهبود کيفيت زندگي و بهزيستي روان شناختي زنان داراي تعارضات زناشويي ميشود و ميتوان از آن به عنوان يک روش مداخله اي مؤثر سود جست .
Mean and Standard deviation of two groups in research (به تصویر صفحه رجوع شود) ١١جهت تعيين اثربخشي آموزش مبتني بر بخشودگي بر کيفيت زندگي و بهزيستي روان شناختي زنان داراي تعارضات زناشويي، از آزمون تحليل کوواريانس چندمتغيره (MANCOVA) استفاده شد.
Effevtiveness of forgiveness training on quality of life (به تصویر صفحه رجوع شود) ** با توجه به نتايج مندرج در جدول ٣، مقدار F تأثير متغير مستقل (گروه ) بر کيفيت زندگي (٣٦/٥٠٩) و مؤلفه هاي روان - شناختي (٢٣/٨٣٦) و سلامت عمومي (٢٣/٦١٥) معنادار شده است (٠/٠١ < P)؛ زيرا سطح معناداري از سطح آلفاي تعيين شده کوچک تر است .
Effevtiveness of forgiveness training on psychological well-being (به تصویر صفحه رجوع شود) با توجه به نتايج مندرج در جدول ٤، مقدار F تأثير متغير مستقل (گروه ) بر بهزيستي روان شناختي (١١٥/٠٣٥) و مؤلفه هاي سطح معناداري از سطح آلفاي تعيين شده کوچک تر است .