Abstract:
قرآن کلام حکیم و حکیمانه است. پایان آیاتش را که تجلی گر اعجاز و بلاغت قرآن است و نقش مهمی در زیبایی، نظمبخشی و انسجام آیات دارد فاصله می نامند. در کلام حکیم و حکیمانه هر بخشی باید در ارتباط و تناسب کامل با قبل و بعد خود باشد و فاصله نیز از این حکم مستثنا نیست. اما سخن بر سر این است که این ارتباط چگونه است؟ ابن ابی الاصبع در قرن هفتم هجری ارتباط فاصله را در چهار نوع تصدیر، توشیح، ایغال و تمکین منحصر دانسته است. اکنون و پس از گذشت چندین قرن و با توجه به گستردگی و تنوع فواصل آیات آیا این انحصار همچنان پابرجاست یا میتوان انواعی دیگر بر آن افزود؟ برخی بر این گونهها، انواعی همچون تتمیم، تکمیل و تسهیم افزودهاند. در این مقاله به شیوهای تحلیلی انتقادی به انحصار یا عدم انحصار روابط فواصل با آیات در چهار نوع یا بیشتر پرداخته شده است.
The Wise Qur'an is the word of the Wise one. The end of each verse,
or the distance, represents the miraculous features and unique rhetoric
of the Book and plays an important role in the representing the beauty,
orderliness and consistency of the verses. Each part of the Wise Book
must be related to and in full harmony with what comes before and
after that. The distance is not an exception. However, it is important to
understand the nature of the aforesaid relationship and harmony. Ibn
Abi al-Asbah (7th AH) believed that the distances were of four types:
Tasdir, Toshih, Ighal, and Tamkin. However, given the breadth and
diversity of distances, the question is whether the afore-said
categorization can still be effective or some other categories can be
added to it. It is noteworthy that some scholars have added new
categories such as Tatmim, Takmil, and Tashim. In this article, we
have critically analyzed the monopoly or non-monopoly of the
aforesaid categorization of distances in Qur’anic verses.
Machine summary:
۲- گونه هاي بديعي فواصل آيات ابتدا به تبيين چهـار گونـه اي کـه ابـن ابي الاصـبع بيـان کـرده پرداختـه ، ضـمن بيـان نمونه هايي چند از آيات براي هر نوع ، آن را مورد تحليل و ارزيابي قرار خواهيم داد: ۲-۱- تصدير تصدير که از صدر به معناي آغاز و بالاي هر چيزي گرفته شده و برخـي نيـز آن را «رد العجز علي الصدر» (عسکري ١٤١٩، ١١٧؛ سيوطي ، بيتـا، ٢: ٢٨٦؛ ١٤٠٨، ١: ٣٨؛ معرفت ١٣٨٦، ٥: ١٩٨؛ عامر١٩٨٨، ٢١٧؛ مؤدب١٣٧٩، ١٥٦؛ ملکيان ١٣٨٨، ١٨٠- ١٨١؛ محبتي ١٣٨٠، ٧٨) نيز ناميدهاند؛ آن است که واژه فاصله عينا در آيه آمده باشد و ختم کلام با عبارتي باشد که در قسمت قبل از آن، مورد استفاده قرار گرفتـه اسـت ١ (ر.
تحليل و ارزيابي درباره تصدير به درستي گفته شده است که آن به کـلام ابهـت و عظمـت داده و آن را لباسـي از رونــق و لطافــت ميپوشـاند و بــر تــازگي ، شــکوفايي و طــراوتش ميافزايــد (قيرواني ١٤٠١، ٢: ٣؛ معرفت ١٣٨٦، ٥: ٢٠١؛ جعفري ١٣٧٥، ٥: ٢٣٨)؛ امـا روشـن است که ارتباط در اين قسم بيشتر لفظي است ؛ يعنـي گـاه همـان واژه کـه در قسـمت قبل از فاصله آمده است در فاصله نيز تکرار ميشود و گاه نيز صيغه ديگر و يا نوعي از اشتقاق و جناس تکرار ميشود؛ مثلا مي توان براي جناس آيه «وهم يحملون أوزارهـم علي ظهورهم ألا ساء ما يزرون » (الانعام ،٣١) را مثال زده که «يزرون » کـه در فاصـله آمده است ، بـا «أوزار» صـنعت جنـاس را تشـکيل ميدهنـد (زرکشـي ١٤١٥، ١: ١٨٤؛ درويـش ١٤١٥، ٣: ٩٧؛ عـامر١٩٨٨، ٢٢٥).