Abstract:
این مقاله به نقد و بررسی کتاب شناخت هگلگرایی نوشته رابرت سینربرینک با ترجمه مهدی بهرامی به ویراستاری محمدمهدی اردبیلی می پردازد. در این نوشته ابتدا به تحلیل محتوایی متن کتاب صرفنظر از ترجمه فارسی آن خواهیم پرداخت و نقش هگل در فلسفه اروپایی به ویژه نقش آن در شکل گیری تفکر ساختارگرا و پساساختارگرای فرانسوی اشاره میکنیم و سپس به ارزیابی ترجمه فارسی خواهیم پرداخت.کتاب شناخت هگلگرایی یکی از بهترین کتابهایی است که در کشور ما میتواند خلاء ناشی از هگلگرایی در قرن بیستم را تا حدی پرکند، هرچند نویسنده کتاب غالبا با سلیقه و سبکی خاص خود از متفکر مهم فرانسوی یعنی ژاک لکان که بخشی از اندیشه خودش را مخصوصاً در مفهوم «میل» وامدار هگل است، چشم پوشیده است و یکی از کاستیهای کتاب است. این مقاله با یک مقدمه در جهت معرفی نویسنده و اهمیت کتاب او برای خواننده و معرفی صوری و محتوایی اثر و تحلیل محتوای اثر سعی کرده محاسن و معایب این کتاب را بیان نماید. البته پیشنهادهایی برای ترجمه فارسی برخی اصطلاحات آن نیز مطرح کردهایم.
This article reviews the book “Understanding Hegelianism” written by Robert Sinnerbrink and translated by Mehdi Bahrami and edited by Mohammad Mehdi Ardabili. In this article, we will first analyze the content of the text in the book, regardless of its Persian translation, and mention Hegel's role in European philosophy, especially its role in the formation of French structuralist and poststructuralist thought, and then evaluate Persian translation. Orientalism is one of the best books in our country that can fill the gap caused by Hegelianism in the twentieth century to some extent, although the author of the book is often with his own taste and style of the important French thinker Jacques Lacan, who is part of the thought. It owes itself to Hegel, especially in the sense of "desire," and is one of the book's shortcomings. This article tries to express the advantages and disadvantages of this book with an introduction in order to introduce the author and the importance of his book for the reader and to introduce the form and content of the work and analyze the content of the work. Of course, we have also suggested some Persian terms for the Persian translation.
Machine summary:
البتـه خـود سينربرينک در «پيشگفتار» و در صفحات آغازين «مقدمه » و در قسـمت «نتيجـه » بـه گفتـه خودش «اشاراتي کوتاه به نوهگل گرايي تحليلي »(سينربرينک ، ١٣٩٥: ٤٥) مي کند و به نفـوذ هگل در بين فلسفه هاي پساتحليلي معاصر و نيز پراگماتيسم آمريکايي اذعان مـي کنـد ولـي بخش مستقلي براي اين موضوع در کتاب خود اختصاص نداده است .
نويسنده در فصل اول اين بخش با تحليل آگاهي روح و سير آن براي رسيدن به شناخت مطلق سعي دارد مفاهيم مهمي مثـل بـه رسـميت شناسـي (recognition) با تکيه بر ديالکتيک خواجه و برده ، مفهوم آگاهي ناشاد، مفهـوم (Begriff) در علم منطق ، تاريخ و آزادي و مدرنيته و ايده آليسم هگلي در بريتانيا به عنوان واژه هاي کليدي يا به گفته نويسنده «نکات کلي عناصر بنيادين پروژه فلسفي هگل » يا اين ايده آليسم هگلـي بيان کند.
٩. وضعيت نقد و بررسي و تحليل هاي علمي اثر از آنجا که سينربرينک در ساله دکتراي خـود بخشـي را نيـز بـه تحليـل هگـل از هايـدگر اختصاص داده است ، رويکرد هگلي نويسنده مشهود اسـت ولـي سـعي دارد سـفر فکـري خويش را از هگل و سپس از طريق هگلي هاي راست و چپ به قرن بيسـتم برسـاند و در فلسفه قاره اي نيز دو کشور آلمان و فرانسه را انتخاب مي کند تـا رويکـرد سـلبي و ايجـابي (از آن خودسازي تفکر هگل ) نسبت به هگل را نـزد فيلسـوفاني مثـل آدورنـو، هابرمـاس ، کوژو، مرلوپونتي در جنـبش هـاي پديدارشناسـي ، اگزيستانسياليسـم و پساسـاختارگرايي ...