Abstract:
مقدمه: پژوهش حاضر به دنبال سنجش اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی کارکنان شرکت کارگزاری بورس اوراق بهادار بود.
روش: برای این منظور25 نفر از کارکنان یک شرکت کارگزاری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و مورد سنجش استرس شغلی، با استفاده از پرسشنامه استرس شغلی اسپیلبرگر، رضایت شغلی، با استفاده از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا، و هوش هیجانی، با استفاده از پرسشنامه بار-آن، قرار گرفتند. پس از یک دورهی آموزش مدیریت استرس، مجددا متغیرهای یادشده در بارهی ایشان مورد سنجش قرار گرفت. دادههای جمع آوری شده، توسط نرم افزار اکسل تبدیل به بانک اطلاعاتی شد و خلاصه آنها در نرم افزار اس. پی. اس. اس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: نتیجه آزمون نرمال بودن دادهها با آزمون شاپیرو ویلک نشان داد که دو متغیر استرس شغلی و رضایت شغلی دارای تابع توزیع نرمال هستند اما متغیر هوش هیجانی از توزیع نرمال برخوردار نیست. نهایتا برای آزمون فرضهای آماری در بارهی دو متغیر اول از آزمون t برای نمونه زوجی و برای متغیر سوم از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. نتیجه حاصل از آزمون فرضیهها، اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش رضایت شغلی را تایید کرد اما اثربخشی این آموزش بر هوش هیجانی کارکنان مورد تایید قرار نگرفت. اثر متغیر تعدیلگر سن با استفاده از آزمون فرضیات در دو نمونه پایینتر و بالاتر از 30 سال صورت گرفت. اثر بخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی در نمونه زیر 30 سال تایید و در نمونه بالای 30 سال رد شد. در هر دو نمونه، اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش سطح استرس شغلی تایید شد.
نتیجهگیری: آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی کارکنان شرکت کارگزاری بورس اوراق بهادار اثربخش بوده است.
Introduction: The present study sought to measure the effectiveness of stress management training on job satisfaction and emotional intelligence of the employees of the stock exchange brokerage firm. Method: For this purpose, 25 employees of a brokerage firm were selected as the sample of the research and assessed by occupational stress, using Spielberger Job Stress Questionnaire, job satisfaction, using the Minnesota Job Satisfaction Questionnaire, and Emotional Intelligence, using Bar-it questionnaire. After a stress management training period, again, the variables mentioned were measured. Collected data was converted to Excel by Excel software and analyzed by SPSS software. Results: The results of the normalization of data with Shapiro-Wilk test showed that two variables of occupational stress and job satisfaction have normal distribution function, but the emotional intelligence variable does not have normal distribution. Finally, for testing the statistical assumptions about the first two variables, t test was used for the paired sample and for the third variable, Wilcoxon test was used. The results of the hypothesis test confirmed the effectiveness of stress management training on reducing job stress and increasing job satisfaction, but the effectiveness of this training on the emotional intelligence of the staff was not confirmed. The effect of the age moderator variable was obtained using the hypothesis test in two samples below and above 30 years. The effectiveness of Stress Management Training on job satisfaction and emotional intelligence was confirmed in a sample below 30 years of age and rejected in a sample over 30 years of age. In both samples, the effectiveness of stress management training was confirmed on the reduction of occupational stress level. Conclusion: Stress management training has been effective on job satisfaction and emotional intelligence of the employees of stock exchange brokerage firm.
Machine summary:
نتيجه گيري : آموزش مديريت استرس بر رضايت شغلي و هوش هيجاني کارکنان شرکت کارگزاري بورس اوراق بهادار اثربخش بوده است .
با اين حال تا کنون تحقيقي در باره مديريت استرس و اثربخشي آن بر رضايت شغلي و هوش هيجاني کارکنان شرکتهاي کارگزاري بورس اوراق بهادار صورت نگرفته است .
همبستگي نمونه زوجي (به تصویر صفحه رجوع شود) جدول ٣ ميانگين نمره استرس شغلي کارکنان قبل و بعد از آموزش (به تصویر صفحه رجوع شود) نتيجه حاصل از آزمون آماري بيانگر آن است که فرضيه صفر رد شده و فرضيه پژوهش جايگزين تأييد ميشود.
آماره هاي مربوط به متغيرهاي زوجي (به تصویر صفحه رجوع شود) آماره آزمون بيانگر آن است که بين نمره رضايت شغلي کارکنان قبل و بعد از آموزش مديريت استرس تفاوت معناداري وجود دارد: نتيجه حاصل از آزمون آماري بيانگر آن است که فرضيه تهي رد شده و فرضيه جايگزين تأييد ميشود.
در داخل کشور مي توان تحقيقات زير را نام برد: پژوهش کياني و ديگران (١٣٩٥) در باره اثربخشي آموزش مديريت استرس و تنظيم هيجاني بر رضايت شغلي پرستاران ، يافته هاي مقدم ديزج هريک ، اصل فتاحي و تقي زاده (١٣٩٣) مبني بر اثربخش بودن آموزش مديريت استرس بر سلامت روان ، رضايت شغلي و کيفيت خواب کارکنان شرکت پتروشيمي تبريز، نتايج پژوهش سليمان نژاد (١٣٨٠) مبني بر اينکه بين استرس شغلي و رضايت شغلي رابطه منفي وجود دارد و آموزش کارکنان به منظور شناخت ، کنترل و پيش بيني عوامل استرس زا، مؤثر خواهد بود.
اين پژوهش به منظور سنجش اثر بخشي آموزش مديريت استرس بر رضايت شغلي و هوش هيجاني کارکنان يک شرکت کارگزاري بورس اوراق بهادار صورت گرفت .