Abstract:
شناخت حدیث مانند شناخت هر متن دیگر، مبتنی بر مبانی خاصی است و داشتن مبنایی خاص بهمعنای داشتن نوع ویژهای از فهم است و بیشتر اختلاف فهمها در باب حدیث به تفاوت مبانی بازمیگردد. آیتالله مصباح درباره مبانی حدیثشناسی اثر مستقلی ندارد؛ ولی از پژوهشهای حدیثی منتشر شده از ایشان و نیز مباحثی که در باب پروهشهای دینی دارند، میتوان بخشی از مبانی دخیل در شناخت حدیث را اصطیاد کرد و شواهدی را نشان داد. این پژوهش با هدف تبیین برخی از اثرگذاریهای مبانی آیتالله مصباح در شناخت و تفسیر حدیث، با روش تحلیل و توصیف، برخی از مبانی را شناسایی و اثرگذاری آن را در فهم گوشزد کرده و به این نتیجه رسیده است که حدیث برخلاف قرآن، تحریفپذیر بوده و شواهدی مانند تصحیف الفاظ، سقط و افتادگی از متن، وضع، نقل بهمعنای ناصواب، تغییر اعراب و قرایتپذیری بر این تحریفپذیری دلالت دارد. همچنین به باور ایشان زبان حدیث عرفی عقلایی و در عین حال دربردارنده بیان نمادین در پارهای از موارد است. معصومان گوینده حدیث، حکیم و مصلحتاندیش و هدایتگر بوده و با رعایت سطح فهم مخاطب، ویژگیهای تاثیرگذار مخاطب در فهم را در نظر داشتهاند. همچنین مفسر حدیث نیز ممکن است از پیشفرضها و پیشدانستهها و علایق و انتظارات خویش متاثر گردد.
Knowing a hadith, like knowing any other text, is based on certain principles and having a special basis means having a special kind of understanding, which is the background of differences of understanding about hadith. Ayatollah Mesbah has no independent work on the basics of hadith studies, but from his hadithi researches as well as his discussions about religious studies, some of his hadith foundations can be extracted. Using a descriptive-analytical method this paper studies the influences of Ayatollah Mesbah's principles on recognizing and interpreting hadith. The results show that the hadith, contrary to the Qur'an, is distortable and evidences such as error writing, text fragmentation, making a hadith and attributing it to the Infallibles, quotation in the sense of incorrect, change of diacritical marks and readability indicate this distortion. He believes, the language of hadith is a rational custom and at the same time it contains symbolic expression in some cases. The narrators of the hadith were infallible, wise and guiding, and considered the expediency of affairs and have considered the influential characteristics of the audience in understanding. Of course, the interpreter of the hadith may also be influenced by his presuppositions, knowledge, interests and expectations.
Machine summary:
این پژوهش با هدف تبیین برخی از اثرگذاریهای مبانی آیتالله مصباح در شناخت و تفسیر حدیث، با روش تحلیل و توصیف، برخی از مبانی را شناسایی و اثرگذاری آن را در فهم گوشزد کرده و به این نتیجه رسیده است که حدیث برخلاف قرآن، تحریفپذیر بوده و شواهدی مانند تصحیف الفاظ، سقط و افتادگی از متن، وضع، نقل بهمعنای ناصواب، تغییر اعراب و قرائتپذیری بر این تحریفپذیری دلالت دارد.
اگرچه استاد در موارد متعدد ازجمله در گفتوگویی علمی دیدگاه خود را در باب معناداری و معرفتبخشی متون دینی و در نقد دیدگاه مخالفان، بهطور خلاصه بیان کردهاند (مصباح، 1375)؛ و این دیدگاه در برخی از آثار ایشان به تناسب بحث منعکس شده است (ازجمله در فلسفۀ اخلاق، رابطۀ علم و دین و پرسشها و پاسخها)؛ اما در عمل نیز میتوان در لابهلای آثار علمی استاد، برخی از مبانی را که متناسب با بحث ارائه شده، مورد تأکید قرار داد (برای نمونه ر.
استاد در ذیل این حدیث پرسش و پاسخي مطرح کردهاند که راز بیان نکردن حالات مختلف خورشید و ماه از جمله طلوع و غروب آندو چیست؟ پاسخ آن است که توضیح واقع امر در باب خورشید و ماه و مانند آن، تکیه بر مقدمات علمی و شرایط ذهنیای دارد که بدون آن تفهیم این امور، ممکن نمیگردد و روشن است که این مقدمات و شرایط در آن زمان برای مردم فراهم نبوده و هدف پیامبر( و امامان( در بیان پدیدههای تکوینی هدایت انسان بهسوی خدا و شناخت نامها و ویژگیهای او از راه شناخت آیات آفاقی و انفسیاش بوده است؛ وگرنه آموزش مطالب طبیعی و نجومی از شئون پیامبر و امام نیست (مجلسی، 1403ق، ج 55، ص145، تعلیقه مصباح).