Abstract:
حقوق مالکیت معنوی ( Intellectual Property Rights)، عمدتا به موضوعاتی می پردازد که
زاییده فکر و اندیشه انسان است و مرتبط با آفرینش های ذهنی اوست. به بیان دیگر، موضوع این
مالکیت ذاتا غیرقابل لمس و عبارت از وجهی از دانش و اطلاعاتی است که در محصولات فیزیکی یا
روند تولید آن ها تجلی یافته است.عده ای از صاحبنظران اصطلاح حقوق مالکیت فکری را برای این
مجموعه توصیه می کنند و معتقدند که کلمه "معنوی" چون مقابل کلمه "مادی" است، لفظ
مناسبی نیست و چون ریشه و منشا این حقوق فکر و اندیشه انسان است، پس اصطلاح حقوق
مالکیت فکری بهتر است. این بیان گرچه در اغلب موارد این مجموعه متین و صحیح است و با زبان
فارسی مانوس تر، اما در برخی موارد دیگر مثل علایم و اسامی تجاری و حق انتساب اثر به
پدیدآورنده به راحتی قابل پذیرش نیست؛ چرا که مث ا لا منشا استفاده از نام تجاری برای جلوگیری
از خدعه و نیرنگ و رقابت ناسالم و حق انتساب اثر، خلاقیت فکری نیست بلکه متعلق آن چیزی
است که به اندیشه مربوط می شود. لذا اصطلاح حقوق مالکیت معنوی دارای شمول و عموم بیش
تری است.
Machine summary:
اين بيان گرچه در اغلب موارد اين مجموعه متين و صحيح است و با زبان فارسي مأنوس تر، اما در برخي موارد ديگر مثل علايم و اسامي تجاري و حقِ انتسابِ اثر به پديدآورنده به راحتي قابل پذيرش نيست ؛ چرا که مثلاً منشأ استفاده از نام تجاري براي جلوگيري از خدعه و نيرنگ و رقابت ناسالم و حق انتساب اثر، خلاقيت فکري نيست بلکه متعلق آن چيزي است که به انديشه مربوط مي شود.
پس نظام حقوق مالکيت معنوي، به ويژه نظام حق مؤلف و حق تکثير، به دنبال چيست ؟ در پاسخ بايد گفت : اين نظام ، فارغ از هرگونه شروط قراردادي، حقوقي را براي پديد آورنده اثر شناخته و مقرر داشته است که همواره همه افراد جامعه مکلف به رعايت آن هستند.
اصالت (Griginality): اصالت و ابتکار غير از نو و جديد بودن است ، حتي اگر اثري متأخر از ديگري باشد، اما به طور جداگانه و مستقل تهيه شده باشد، با اين که تشابه هاي زيادي بين آن ها برقرار باشد هر دو مورد حمايت قرار مي گيرند.
با توجه به اين احتمالات ، شرکت هاي ابداع کننده ترجيح مي دهند در صورتي سرمايه گذاري کلان در زمينه R-D داشته باشند که حقوق مالکيت معنوي منافع شان را مورد حمايت قرار دهد و به آن ها حق انحصاري فروش ، استفاده از کالا يا فن آوري را اعطا کند.