Abstract:
علم غیب پیامبر (ص) و امامان (ع)، از دیرباز دستاویزی برای شبههافکنان بوده است. یکی از شبهات این است که: حضور انسان معصوم در صحنههای هولناکی که میداند آسیبی نخواهد دید، چه فضیلتی برای آنها محسوب میشود؟ مقاله حاضر با تمرکز بر «حادثه لیلة المبیت»، به روش توصیفی تحلیلی، مهمترین پاسخهای اندیشمندان به شبهه مذکور را بررسیده، و نشان میدهد یکی از اسباب تفاوت و تعدد پاسخها، اختلاف نظر اندیشمندان در موضوعاتی است که نقش مبنایی در این مسأله ایفا میکنند. این موضوعات اختلافی عبارتند از: صحت یا عدم صحت اِخبار پیامبر (ص) به ایمن ماندن امام در این حادثه، ثبوت یا عدم ثبوت علم غیبی آن حضرت در زمان حادثه لیلة المبیت، فعلی بودن علم غیبی امام یا مشروط بودن به اراده امام، بدا پذیری یا قطعی بودن علوم غیبی پیامبر (ص) و امام (ع). از میان شش حالتی که با ترکیب این موارد، به دست میآید، در چهار حالت، ورود شبهه منتفی است، و در دو حالت دیگر نیز حدّ اقل به دو طریق، شبهه قابل دفع است: عدم تلازم علم و عمل، و تبعیت علم از معلوم. در هر صورت، فضیلت حادثه لیلة المبیت برای امیرالمؤمنین (ع) بر اساس همه مبانی، ثابت است.
شکل القول بعلم النبی؟ص؟ والايمه؟عهم؟ بالغیب ذریعه
منذ قدیم الایام، ومن تلک الشبهات: ای فضیله تبقی للانسان المعصوم عند حضوره فی
مواقف خطره علی حیاته اذا کان یعلم بانه لا یلحقه الضرر والاذی منها؟ سنتناول فی هذه
المقاله بحث اهم ردود العلماء علی هذه الشبهه من خلال الترکیز علی حادثه لیله المبیت عبر
المنهج التوصیفی _ التحلیلی، ونبین ان احد اسباب تعدد الردود فی هذا المجال هو اختلاف اراء
العلماء فی الموضوعات ذات الدور المبنايی فی هذه المساله. والموضوعات التی اختلفت حولها
وعدم اصابته بالاذی فی هذه
الاراء هی: صحه اخبار النب ی؟ص؟ عن خروج الامام؟ع؟ سالما
الحادثه او عدم صحه ذلک، وثبوت العلم الغیبی للامام؟ع؟ ابان حادثه لیله المبیت او عدم
بارادته، ومدی قطعیه العلوم الغیبیه
ثبوته، وفعلیه العلم الغیبی للامام؟ع؟ او کونه مشروطا
للنب ی؟ص؟ والايمه؟عهم؟ او شمولها بالبداء. من بین الحالات السته المتحصله من ترکیب هذه
الموارد، لا ترد الشبهه فی اربع حالات منها، وفی الحالتین الاخریین یمکن دفعها بطریقین
علی اقل التقادیر: عدم التلازم بین العلم والعمل، وتبعیه العلم للمعلوم. وعلی ایه حال، فان
فضیله حادثه لیله المبیت ثابته لامیر المومنین علی اساس جمیع المبانی
Possession of The knowledge of the Unseen by the holy prophet and later by
twelve Infallible Imams has always been an excuse for the mischievous cynics.
One of the issues raised is that: due to the fact that he knows beforehand no harm
will be afflicted to him, what virtue lies there for an infallible Imam to be involved
in perilous circumstances?.The current paper focuses on “Laylah al-Mabit” with
a descriptive-theological approach. It seeks to investigate the strongest responses
given by think-tanks to the doubts and uncertainties raised. This paper shows
that the cause for the difference and multiplicity of answers is division among
think-tanks on issues with pivotal roles in this regard. These contentious issues
are as follows: authenticity or inauthenticity of informing Imam Ali of his safety
by the Holy Prophet(PBUH), proof or lack of proof of Imam Ali’s (AS) knowledge
of the unseen when “Laylah al-Mabit” occurred, actualization of Imam
Ali’s (AS) knowledge of the unseen or its dependence on the will of Imam, absoluteness
or time-dependence of prophet and Imam’s knowledge of the future or
knowldege of the unseesn. If a thorough look is given to the afore-mentioned six
conditions, under four conditions all doubts and uncertainties are obliterated.
Under two other conditions, these doubts are plausibly removed, through the
lack of equality between knowledge and action and lack of congruence between
familiarity and the familiar. In any case, the virtue of “Laylah al-Mabit” for Imam
Ali (AS) is proven uder all of the conditions.