Abstract:
معیار و ملاک ارزش اخلاقی، یکی از مهمترین مباحث در فلسفه اخلاق است. سه نظریه معروف در این زمینه مطرح شده است: «غایتگرایی اخلاقی»، «وظیفهگرایی اخلاقی» و «اخلاق فضیلت». در میان متفکران مسلمان، در تبیین نظریه اخلاقی سازگار با قرآن اختلاف است. برخی نظریه اخلاقی سازگار با قرآن را «غایتگرایانه» میدانند، اگرچه در نوع غایتگرایی نیز اختلاف است. برخی نظریه اخلاقی قرآن را «خودگرایانه»، برخی «سودگرایانه» و برخی نیز بهطور مطلق «غایتگرایانه» تقریر کردهاند، بدون اینکه نوع آن را مشخص کنند؛ ازجمله سیدعلیاکبر حسینی رامندی که نظریه اخلاقی قرآن را غایتگرایانه میداند و با توجه به تاکیدهای قرآن بر نتایج فعل اخلاقی در قالب واژگانی مانند «سعادت، فوز، فلاح، نجات، لذت، امنیت، بشارت، آرامش، رنج، تشویق و انذار» اخلاق قرآنی را فیالجمله سازگار با نظریههای غایتگرا دانسته و آن را با انسانشناسی قرآنی و شیوه تربیت اخلاقی قرآن سازگار میداند. در این مقاله، این دیدگاه در بوته نقد قرار گرفته، نشان داده میشود که آیات مورد استناد در مقام بیان معیار ارزش اخلاقی نیستند و نمیتوان غایتگرایی اخلاقی را از آنها استنباط کرد، بلکه در مقام تشویق و ترغیب مومنان به پایبندی و رعایت ارزشهای اخلاقی هستند.
Machine summary:
اما با آشنايي متفکران مسلمان با نظريههاي فيلسوفان اخلاق غربي درباره ملاک و معيار ارزش اخلاقي، ازجمله «غايتگرايي» و «وظيفهگرايي»، برخي از آنها کوشیدند تقريري غايتگرايانه از نظريه اخلاقي اسلامي ارائه دهند.
در اين ميان، سيدعلياکبر حسيني رامندي (حسيني رامندي، 1399الف) نظريه «غايتگرايي» را ـ فيالجمله ـ سازگار با آموزههاي قرآن يافته و کوشيده است مستندات قرآني غايتگرايي اخلاقي را ارائه کند که به گفته ايشان، شامل طيف گستردهاي از آيات ميشود که بهرغم تنوع فراوان در مضمون و سبک بيان، بر اين واقعيت دلالت دارند که «عامترين توجيه ارزش و الزام اخلاقي، نتايجي است که فعل اخلاقي به دنبال دارد» (نصيري، 1389، ص40).
قرآن و غايتگرايي اخلاقي حسيني رامندي قرآن را مشحون از آياتي ميداند که در آنها براي تشويق مؤمنان به اخلاق و تربيت اخلاقي، بر نتايج فعل اخلاقي تکيه شده است.
ازاينرو، بسياري از آيات مورد استشهاد ايشان ناظر به انگيزهبخشي و بيان مشوقهايي براي مراعات کردن ارزشهاي اخلاقي است؛ مانند وعدههايي 9 که دربارة بهشت داده شده است، نه بهدست دادن ملاک ارزش اخلاقي.
خدا را ياد کنيد تا رستگار شويد) و بند 8 (نزول برکات آسماني و برخورداري از نعمتها و مواهب زميني درنتيجة ايمان و پرهيزگاري و محروميت از برکات و نعمتهاي الهي بر اثر ناسپاسي) نيز حاکي از سنتهاي ناظر به رفتارهاي انسان است، نه ارائه ملاک و معيار ارزش اخلاقي.
همانگونه كه مشاهده ميشود، ايشان در همين عبارات نيز از واژگان «ترغيب»، «انگيزه» و «هدف» مؤمنان استفاده كرده است و چنين واژگاني دلالت بر اين دارد كه آيات قرآن در پي تحريك انگيزه مؤمنان براي مراعات ارزشهاي اخلاقي است، نه بيان معيار و ملاك فعل اخلاقي.