Abstract:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر «ادراک تهدید تحریم » در جمهوری اسلامی ایران بر نحوه مدیریت پرونده هسته ای - تحریم ها - مذاکرات میباشد. روش شناسی پژوهش : در این پژوهش ، بینش ها و متغیرهای گزینشی ١) مکتب کپنهاگ ، ٢) مکتب پاریس و ٣) مطالعات اطلاعاتی به منظور فهم دقیق تر مفهوم «تحریم » به کار گرفته میشود. بنابراین ، متدولوژی این پژوهش نوعی گلچین گرایی (Eclecticism) از میان سه نظریه فوق است . یافته ها: نحوه ادراک تهدید تحریم به صورت مستقیم بر نحوه مدیریت پرونده هسته ای - تحریم ها - مذاکرات تاثیرگذار است : چنان چه «تحریم » دارای ماهیت اقتصادی- سیاسی ادراک گردد، در مدیریت پرونده بر ابزارهای اقتصادی - سیاسی تاکید میگردد. چنین رویکردی در زمان دولت های یازدهم و دوازدهم دنبال گردید و ماحصل آن موافقت نامه برجام (JCPOA) بود که تلاش داشت پرونده را حل وفصل نماید و به دلایلی نظیر نگرانی ایالات متحده از دستاوردهای نسبی جمهوری اسلامی ایران و محاسبات منفعت جویانه و غلط ترامپ زمین گیر شد. چنان چه ماهیتی اقتصادی - گفتمانی- اطلاعات محور - سیاسی برای «تحریم » ادراک گردد، علاوه بر احیای توافق با ١+P٥ (به عنوان شرط لازم و نه کافی)، اقدامات مکمل پنج گانه ای دنبال میگردد، زیرا این گونه مفروض گرفته میشود که : الف ) تا زمانیکه ایالات متحده تحریم را ابزار کارآمدی جهت تغییر رفتار و مهار جمهوری اسلامی ایران بداند از آن دست نخواهد کشید؛ ب ) حل پرونده هسته ای- تحریم ها- مذاکرات به معنای حل پرونده های حقوق بشر- تحریم ها، منطقه ای- تحریم ها و رفتار جمهوری اسلامی- تحریم ها نخواهد بود. نتیجه گیری: «تحریم »ها دارای ماهیتی اقتصادی - گفتمانی- اطلاعات محور- سیاسی هستند و در نتیجه ماهیتی تلفیقی، پیچیده و چند بعدی دارند.
Objective:Following the victory of Ayatollah Raisi in the presidential election, the issue of keeping the nuclear program- sanctions - negotiations case in the Ministry of Foreign Affairs or referring it to the Supreme National Security Council has become one of the topics of the day. The purpose of this study is not to predict the outcome of this issue. The purpose of this study is to investigate the whole issue and the two possible aspects for it in the macro field of "threat perception" in the Islamic Republic of Iran. The submission of the nuclear program- sanctions - negotiations case to either of these two institutions is the result of a different "threat perception" from the issue of "sanctions".Findings:Determining the role of the body in charge of the nuclear program- sanctions - negotiations case are directly related to how the threat of sanctions is perceived: If "sanctions" are perceived as economic-political in nature, the nuclear program- sanctions - negotiations case will remain in the Ministry of Foreign Affairs, as it is assumed that sanctions can be countered by politico-economic means, and if the economic-discoursive-intelligence oriented-political nature of the "sanctions" It should be understood and assumed that sanctions can only be countered with multidimensional tools, so the nuclear program- sanctions - negotiations case will be left to the Supreme National Security Council, because the Ministry of Foreign Affairs lacks these multidimensional tools. Of course, a third case can be imagined in which the nuclear program- sanctions case is submitted to the Supreme National Security Council and the negotiations file is submitted to the Ministry of Foreign Affairs.
Machine summary:
چنان چه ماهيتي اقتصادي - گفتماني- اطلاعات محور - سياسي براي «تحريم » ادراک گردد، علاوه بر احياي توافق با ١+P٥ (به عنوان شرط لازم و نه کافي)، اقدامات مکمل پنج گانه اي دنبال ميگردد، زيرا اين گونه مفروض گرفته ميشود که : الف ) تا زمانيکه ايالات متحده تحريم را ابزار کارآمدي جهت تغيير رفتار و مهار جمهوري اسلامي ايران بداند از آن دست نخواهد کشيد؛ ب ) حل پرونده هسته اي- تحريم ها- مذاکرات به معناي حل پرونده هاي حقوق بشر- تحريم ها، منطقه اي- تحريم ها و رفتار جمهوري اسلامي- تحريم ها نخواهد بود.
چنين رويکردي در زمان دولت هاي يازدهم و دوازدهم که مديريت پرونده به وزارت امور خارجه و تيمي متشکل از کارشناسان هسته اي - اقتصادي سپرده شد، دنبال گرديد و ماحصل آن موافقت نامه برجام (JCPOA) بود که تلاش داشت پرونده هسته اي - تحريم ها - مذاکرات را حل و فصل نمايد و به دلايلي نظير نگراني ايالات متحده از دستاوردهاي نسبي جمهوري اسلامي ايران (Relative Gains) و محاسبات منفعت جويانه و غلط ترامپ زمين گير شد.
چنان چه ماهيتي اقتصادي-گفتماني-اطلاعات محور-سياسي براي «تحريم » ادراک گردد، علاوه بر احياي توافق با ١+P٥ (به عنوان شرط لازم و نه کافي)، اقدامات مکمل پنج گانه اي دنبال ميگردد، زيرا اين گونه مفروض گرفته ميشود که : الف ) تا زمانيکه ايالات متحده تحريم را ابزار کارآمدي جهت تغيير رفتار و مهار جمهوري اسلامي ايران بداند از آن دست نخواهد کشيد؛ ب ) حل پرونده هسته اي - تحريم ها - مذاکرات به معناي حل پرونده هاي حقوق بشر - تحريم ها، منطقه اي - تحريم ها و رفتار جمهوري اسلامي- تحريم ها (تحريم هاي اعمالي در دوران کارتر، ريگان ، بوش پدر، کلينتون و بوش پسر) نخواهد بود.