Abstract:
نقش آفرینی پررنگ زنان مبارز ایران دوره ی پهلوی، در شکلگیری و تسریع جریانات منجر به انقلاب1357، جایگاه تاریخی ویژهای را برای ایشان رقم زده است. آگاهی از این جایگاه برجسته، بدون شک در روی آوری بخشی از ایشان به ثبت تجربیات زیسته ی خویش، به شکل خاطره نگاری موثر بوده است. با پذیرش خاطره نگاری، به عنوان عرصهای جهت بازنمایی هویت و روایت خویشتن، که جنسیت پایه و اساس آن است، در این پژوهش بر آنیم تا با رویکرد توصیفی-تحلیلی در چارچوب مفهومی مباحث مربوط به «هویت جنسیتی» در پی پاسخ به پرسش چگونگی بازنمایی «جنسیت» در روایت زنان مبارز تاریخ عصر پهلوی باشیم. حضور نه زن در گفتمان مبارزاتی چپ و سه تن در زیر مجموعه ی ایدئولوژی اسلامی و بازتاب هویت و دغدغههای جنسیتی در زیر مجموعه ی گفتمانهای ذکر شده، به خوبی نشانگر سیطره ی گفتمان مبارزاتی و ایدئولوژی سازمانی برهویت جنسیتی زنانه، این خاطره نگاران است
The prominent role of militant women of Iran in the Pahlavi period, in the formation and acceleration of the uprisings leading to the 1979 revolution, has established a special historical position for them. Awareness of this prominent position, no doubt in turning some of them to record their lived experiences By accepting memoirs as an arena for the representation of self-identity and narrative, of which gender is the basis, in this study, we aim to use a descriptive-analytical approach in the conceptual framework of issues related to "Gender identity" to answer the question of how to represent "gender" in the narrative of women fighters in the history of the Pahlavi era. The presence of nine women in the left and three struggles discourse under the category of Islamic ideology and the reflection of gender identity and concerns under the category. The mentioned discourses well show the dominance of the militant discourse and organizational ideology over the female gender identity of these memoirs.
Machine summary:
با آنکه اغلب زنان مبارز با انتقاد به شرایط موجود زمان خویش در خصوص زنـان ، یکی از دلایل حضور خود در عرصۀ فعالیت های سیاسی و مبارزاتی را ایجاد تغییـر در موقعیت و وضعیت زنان ذکر نموده (فیروز، همان :٣٠؛ علـوی، ١٣٨٣: ١١-١٣؛ دبـاغ ، همان : ٢٥) و برخی تأکید بر مضاعف بودن ستم بر زنان (ابراهیم زاده : ٣١٣؛ اسـکویی، بیتا: ٥١؛ دهقانی، بیتا: ٣٣) داشته اند، اما به صورت کلی، در طیـف فکـری هـر سـه گروه ذکر شده ، زنانگی و مسئلۀ زن در پرتو مسائل ایـدئولوژیک ، مـورد تحلیـل قـرار گرفته است .
در مورد ذکر شده ، به عنوان نمونه در خصـوص نقـش هـای زنانـه و تعریـف شـده اجتماع برای یک زن ، به مانند مادری یا همسری و مسؤلیت های مرتبط با نقش خانـه داری زنان ، باز هم بر اسـاس گفتمـان فکـری مـورد پـذیرش خـاطره نگـاران ، شـاهد دیدگاه هایی مختلف از ایشان هستیم ؛ به عنوان مثال ، مرضیه حدیدچی، پذیرش نقش خدمت کردن در اندرونی آیت الله خمینی را هنگام اقامت در پاریس ، افتخار و موهبتی برای خود میداند (دباغ :١٤٠)، در حالیکه عاطفـه جعفـری از چریـک هـای فـدایی، خرسند از برابر بودن در انجام مسؤلیت های خانه با مردان حاضر در خانۀ تیمی اسـت و به دلیل آنکه با چریک شدن دیگر مجبور به تن دادن به ازدواج و بچه دارشدن نبـوده ، احساس غرور و رضایت مندی میکند و مینویسد: «در خانۀ تیمی، همان قدر کـه بـه من احترام میگذاشتند اینکه رفیق صدایم میکردند، همان قدر که کارهای مربوط به زندگی روزمره (از آشپزی گرفته تا نظافت و ...