Abstract:
بروز عدم توازن قراردادی در قدرت معاملاتی یک طرف را ضعیف و دیگری را قوی مینماید. عواملی چون نابرابری سطح وابستگی، دانش، انحصار و شرایط اضطراری یک طرف معامله، موجب عدم توازن در انعقاد قرارداد و چانهزنی در عوضین یا شروط و مفاد قرارداد میشود. مسئله این تحقیق تاثیر نابرابری و عدم توازن بر قرارداد و بررسی راه حلهای ارائه شده در این زمینه است. طبق نظریه سنتی آزادی قراردادی، اکراه و اشتباه و گاه تدلیس عیوب اراده تلقی میشوند؛ سو استفاده از اضطرار نیز به صورت محدود مطرح است؛ اما در سایر موارد مطابق با اصل حاکمیت اراده توجهی به توازن قدرت متعاملین نمیگردد. عدالت حقوقی ایجاب میکند برای مقابله با این نوع نابرابریها راهکار مناسبی ارائه گردد، زیرا اصل آزادی قراردادی نباید موجب نابودی طرفهای ضعیف گردد. در حقوق کشورهای دیگر نظیر آمریکا و فرانسه تئوریهایی مطرح گردیده است که برخی از آنها توسط حقوقدانهای داخلی نیز پیشنهاد شده و در نتیجه راهکار بطلان شروط تحمیلی یا غیر معقول را ارائه میدهند. اما هدف این پژوهش به کارگیری روشی است که ضمن حمایت از طرف ضعیف، در راه حفظ اصل ثبات و لزوم معاملات قدم بردارد تا از این حیث رونق تجارت و انگیزه کسب دانش و تخصص نیز از بین نرود. بهرهگیری از تئوری تقلید معامله درجهت این هدف کارآمد خواهد بود. این تئوری ترکیبی از وضعیت شخصی طرفها و لحاظ قدرت و ضعف معاملاتی آنها و رویه متعارف و معقول معاملات مشابه در جامعه و انصاف و عدالت است.
Lack of balance in transaction power between contract parties leads to a relatively deep gap between them causing one party of the contract to be named as poor party and the other party as strong party. Inequality in dependency levels, knowledge and urgent conditions of poor party are among the factors that pave the way for lack of balance in power between poor and strong parties. Legal justice necessitates proper strategies to be presented to face with this kind of inequality. In Iran's Law, only some have reached from title of misuse of urgency to solution of duress transactions, annulment. Moreover, a number of theories have been proposed in developed countries like United States and England, and some of them have been proposed by Iranian lawyers, which, present strategies for annulment of imposed or unreasonable terms. However, this study aims to apply a strategy which, in addition to supporting the poor party, takes a step to maintain the principle of transaction necessity, so that trade boom and motivation for gaining knowledge and specialty will not be disappeared. Exploiting Transaction Imitation Theory will be efficient with regard to this aim.