Abstract:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین فشار روانی ادراک شده و کودک آزاری والدین با سازگاری اجتماعی و لجبازی - نافرمانی مقابلهای در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مشهد بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان ابتدایی پسرانه سیدی شهر مشهد در سال 1399-1400 تشکیل داده و مطابق با جدول کرجسی مورگان تعداد 180 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه کودک آزاری و ضربه (CTQ)، سازگاری اجتماعی، فشار روانی ادراک شده، درجه بندی لجبازی - نافرمانی مقابلهای (ODDRS) استفاده شد. یافتهها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین بعد لجبازی – نافرمانی و فشار روانی ادراک شده والدین؛ بین تمامی ابعاد کودک آزاری و لجبازی - نافرمانی مقابلهای؛ بین فشار روانی ادراک شده والدین با سازگاری اجتماعی؛ بین سازگاری اجتماعی و ابعاد کودک آزاری ارتباط معنادار وجود دارد (p <0. 05).
The aim of the present study was to investigate the relationship between perceived stress and child abuse of parents with social adjustment and stubbornness - confrontational disobedience in male primary school students in Mashhad. The statistical population of this study consisted of all primary school students in Sidi in Mashhad in 2020-2021 and according to Krejcie Morgan table, 180 people were randomly selected. In this study, Child Abuse and Trauma Questionnaire (CTQ), Social Adjustment, Perceived Stress, Stubbornness-Coping Disobedience Scale (ODDRS) were used. Findings were analyzed by Pearson correlation and regression methods. The results showed that between the dimension of stubbornness - disobedience and perceived psychological stress of parents; Between all dimensions of child abuse and stubbornness - confrontational disobedience; Between perceived parental stress and social adjustment; There is a significant relationship between social adjustment and dimensions of child abuse.
Machine summary:
آن دسته از افرادي که از راهبردهاي مثبت مقابله با فشار رواني (مانند مقابله مساله محور و ارزيابي مثبت ) استفاده مي کنند، پيامدهاي منفي را کاهش و پيامدهاي مثبت را افزايش مي دهند؛ در حالي که استفاده از راهبردهاي مقابله اي منفي (مانند مقابله متمرکز بر هيجان ومقابله اجتنابي) با افزايش پيامدهاي 1 Çubukçu 2 Iwata 3 Evans, Bonadio, Bearman, Ugueto, Chorpita, Weisz 4 Jose, Cherayi 5 Lawson, Piel ,Simon 6 Park 7 Perceived Stress 8 Al-Rabiaah 9 Jayaram 10 Strategies for coping with stress 11 Jiang 136 منفي (مانند مقابله متمرکز بر هيجان و مقابله اجتنابي ) با افزايش پيامدهاي منفي در ارتباط است (يانگ و ١ و همکاران ، ٢٠١٩).
بنابراين در اين پژوهش محقق قصد دارد به بررسي اين نکته بپردازد که آيا بين فشار رواني ادراک شده والدين و کودک آزاري با سازگاري اجتماعي و لجبازي – نافرماني مقابله اي در دانش آموزان پسر مقطع ابتدايي مشهد رابطه اي وجود دارد؟ روش روش مطالعه از نوع توصيفي- همبستگي بود.
يافته ها هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين فشار رواني ادراک شده و کودک آزاري والدين با سازگاري اجتماعي و لجبازي – نافرماني مقابله اي در دانش آموزان پسر مقطع ابتدايي مشهد بود.
ماتريس همبستگي بين خرده مقياس هاي پژوهش (به تصویر صفحه رجوع شود) به منظور بررسي پيش بيني فشار رواني ادراک شده والدين و کودک آزاري بر لجبازي – نافرماني مقابله اي و سازگاري اجتماعي در دانش آموز هاي پسر مقطع ابتدايي مشهد از رگرسيون همزمان استفاده شد.