Abstract:
باورها منشأ و مبادی تمام رفتارهای فردی و اجتماعی است. کسی که جهان و هستی را از او و به سوی او بداند و باور داشته باشد با کسی که چنین مبدأ و معادی اعتقاد نداشته باشد، دو نوع رفتار شاهد خواهیم بود. شهید سلیمانی نیز از این قاعده مستثناء نیست. پژوهش هایی که تاکنون انجام شده به این رابطه کمتر توجه کرده اند. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش تفسیر و برداشت سردار سلیمانی از جهان هستی بر رفتار اجتماعی اوست. سوال اصلی این مقاله چگونگی امتداد یافتن مبانی هستی شناسی شهید سلیمانی در زندگی مجاهدانه اجتماعی آن است. برای پاسخ به این پرسش از روش توصیفی و تحلیلی و استراتژی تحلیل مضمون استفاده شد. مجموعۀ سخنرانی های سردار سلیمانی، وصیت نامۀ، خاطرات و مصاحبه همرزمان او، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند، که از طریق کدگذاری باز تجزیه و تحلیل شد. مهمترین یافته مقاله این است که دال مرکزی هستی شناسی شهید سلیمانی توحید است که همۀ شؤون زیست فردی و جمعی او را متأثر کرده و از این رهگذر منظومۀ رفتار مجاهدانه او منهج یا راه نوینی را به مخاطب قرن بیست و یکمی نشان داده است.
Beliefs are the major source of individual and social behavior. Those who believe that the existence belongs to God and Man returns to him in next world has a different behavior from those who fail to adopt such a belief. Shahid Soleimani is not an exception to this rule. Thus, the current study is intended to examine the effect of Shahid Soleimani’s interpretation and understanding of the universe on his social behavior. The main questions is that how his ontology has resulted in his jihadi social life. To answer this question a descriptive-analytical method using theme analysis is employed. To this aim, a collection of his speeches, his will (testament) and interviews were collected as the samples of the study and analyzed through open coding. It was revealed that monotheism is the central theme is Shahid Soleimani’s view which has affected all domains of his social and individual life. That is why his behavior becomes an innovative and valuable model for the 21 century audience.
Machine summary:
ارزشمندي بررسي نقش جهان بيني ، نگرش و باور در رفتار مجاهدانه شهيد سليماني، عبور از سطح ظاهري رفتارهاي حاج قاسم به لايه ها و ريشه هاي آن است .
ir/page/hard-revenge//http: فرضيه پژوهش اين است که نظام رفتاري و ارزشي شهيد سليماني را نمي توان از مباني معرفتي و جهان بيني اسلامي تفکيک کرد.
در اين راستا، خداوند متعال يکي از مباحثي است که در کـانون هـستي و تنها رب حقيقي آسمان و زمين و تمام مخلوقات بوده و تنها اوست که هر حکمي را بخواهد در عالم اجرا مي کند (طباطبايي، ١٣٧٤، ج ١٩: ٢٥٢) و تدبير همه امور عالم و هدايت آن برعهده اوست (همان ، ج ١: ٣٤)، به طوري که تأثير خدامحوري به منزلۀ يک مبناي هستي شناسي بر رفتار، به آن صبغۀ و رنگ و بوي الهي ، رباني و عبادي و در يک معنا مجاهدانه مي دهد.
(1398 سازش ناپذيري با دشمنان از نشانه هاي ديگر عبوديت محوري در رفتار مجاهدانه حاج قاسم است ؛ به طوري که او تسليم شدن را يک خطاي استراتژيک مي دانست و عاقبت سازش با دشمن را خسارت محض و ذلت معرفي مي کرد (سليماني، ١٣٩٧/١٢/٩).
اين نگاه به جهان هستي ويژگي خاصي بر رفتار مجاهدانه حاج قاسم داشته است که آثار آنها را در دو محور کلي زير نشان داده شد.
اثر عملي ديگر هستي شناسي توحيدي در رفتار مجاهدانه حاج قاسم ، خواستني بودن شهادت است .