Abstract:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا خود را بهعنوان قدرت اول جهان (هژمونی برتر) معرفی کرد و با برتری قابلتوجهی در عرصه سیاسی-نظامی و اقتصادی توانست موقعیت مسلطی در عرصه بینالمللی به دست آورد؛ اما در حال حاضر، نشانههای مبتنی بر افول سیاسی این کشور نیز قابلمشاهده است. در حقیقت مطالعات نشان میدهد که آمریکا از نظر سیاسی (دموکراسی، حقوق بشر، سیاست خارجی، قدرت نرم و...) فاصلهاش با سایر رقبا در حال کاهش است و در بعضی موارد از رقابت با آنها عقب مانده است. حال پرسش اصلی پژوهش این است که عوامل سیاسی افول هژمون ایالات متحده آمریکا کدماند؟ برای این منظور دادههای لازم به شیوه کتابخانهای گردآوری و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان داد که مؤلفههای متعددی مانند نوع حکومت، یکجانبهگرایی، ایدئولوژی لیبرالیسم، کاهش نفوذ قدرت در کشورهای جهان سوم، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا بر روی متحدانش، زوال اعتبار سیاست خارجی آمریکا و...، مهمترین عناصر تعیینکننده افول سیاسی است که میتوان برای آمریکا در آینده تصور کرد.
After the collapse of the Soviet Union, the United States introduced itself as the first power of the world (hegemony hegemony)and gained considerable political status in the international arena, but it is now visible signs of its political decline. In fact, studies have shown that America is politically active (democracy, human rights, foreign policy, soft power and …)distance from other competitors and is backward in some cases. the main question of this study is; what are the political factors of the U.S. decline? For this purpose, the data needed in the library method is collected and analyzed based on descriptive - analytical method. Findings from the study showed that several elements such as the type of government, unilateralism, liberalism ideology, decrease of power penetration in the Third World countries, the decline of American policy influence over its allies, the deterioration of American foreign policy and …, is the most important determinant of the political decline that can be imagined for the United States.
Machine summary:
افول سياسي ايالات متحده آمريکا؛ زمينه ها و دلايل شهره پيراني | آرش سعيدي راد تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٥/١٩ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/١١/٠٥ چکيده پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، ايالات متحده آمريکا خود را به عنوان قدرت اول جهان (هژموني برتر) معرفـي کرد و با برتري قابل توجهي در عرصه سياسي -نظامي و اقتصادي توانست موقعيت مسـلطي در عرصـه بـين المللـي بـه دست آورد؛ اما در حال حاضر، نشانه هاي مبتني بر افول سياسي اين کشور نيز قابل مشاهده است .
يافته هاي اين پژوهش نشان مـيدهـد که ايالات متحده دچار کاهش نسبي توانايي قدرت دولت شده است ، بـه ويـژه در سـال هـاي اخيـر کـه همين منجر به بيثباتي نظم سلطه گرايانه ليبرال به رهبري آمريکا شده است .
مک کندي با تأکيد بر اين بزنگاه ها عامل افول سياسي آمريکـا را جنـگ هـا و دخالت ها ميداند و معتقد است پايان افـول سياسـي آمريکـا، هژمـوني منطقـه اي بـه وجـود مـيآورد و آمريکا اعتبار خود را به عنوان پليس جهاني از دسـت مـيدهـد و جهـان کـاملا در اختيـار قـدرت هـاي منطقه اي قرار ميگيرد (درويشي، ١٣٩٨: ٣٨).
يک جانبه گرايي سبب ميشود ايالات متحده از تأمين امنيت متحدان خود امتناع کند و از سوي ديگر نقش حفاظتي از رژيم هاي مالي، اقتصادي، زيست محيطي و حتي امنيتي خود را نيز کنار بگذارد، در اين زمان است که اعتماد و انتفاع از آمريکا براي نظام بين الملل به تـدريج تخريـب شـده و قدرت و جايگاه ايالات متحده رو به افول و تضعيف ميگذارد (گزارش راهبردي، ١٣٩٧).
Mansbach, Major Professor James Kennedy, Paul (1989), The Rise and Fall of the Great Powers: Economic Change and Military Conflict from 1500 to 2000, London: Harper Collins Publishers.