Abstract:
إنّ الدور الفاعل والبنّاء للمرأه فی تکوین العلاقات الأخلاقیه والعاطفیه بین أعضاء الإسره أمرٌ لا یمکن إنکاره بأیّ شکلٍ من الأشکال. لکن تحقیق هذا الدور لا یمکن أن یتمَّ إلا فی بیئه هادئه ومستقره بعیده عن العنف والخشونه. وهناک الکثیر من الشواهد والأدله التی تثبت وجود العنف الّذی یمارس ضد النساء داخل الأسر والعوائل. یهدف البحث الحالی إلی تقدیم نموذج اجتماعی معرفی للتجربه الحیه فی المجالات الاجتماعیه – الثقافیه فیما یتعلق بالعنف ضد النساء (مقاربه وفق نظریه الأرض). إنّ منهج البحث المعتمد فی الدراسه هو منهج کمی من النوع المسحی التوظیفی. 314 امرأه تسکن فی مدینه طهران شکّلت مجتمع البحث، وقد تمّ اختیار هذا العدد من النساء وفق طریقه أخذ العینات المتاحه. وقد تمّ تحلیل البیانات التی حصلنا علیها من خلال المقابلات والاعتماد علی اختبار کولموغوروف-سمیرنوفن ومعامل الارتباط لبیرسون و تحلیل الانحدار لرجرسیون عبر برنامج SPSS. أظهرت النتائج بأنّ هناک علاقه سلبیه بین العوامل الاجتماعیه المعرفیه للتجربه الحیه (العوامل الاقتصادیه، والعوامل الاجتماعیه، والعوامل الثقافیه، والعوامل العائلیه، والعوامل الدینیه)، وفی المقابل هناک علاقه إیجابیه وداله بین العوامل الأساسیه وبین العنف تجاه النساء.
نقش سازنده زن در ایجاد پیوندهای اخلاقی و عاطفی اعضای خانواده غیرقابل انکار است. اما این هدف جز در
محیطی ارام و9 مطمين و به دور از خشونت ممکن نیست. امروزه شواهد بسیاری حاکی از خشونت علیه زنان در
خانواده می باشد. هدف تحقیق حاضر ارايه مدل جامعه شناختی تجربه زیسته زمینه های اجتماعی - فرهنگی
خشونت علیه زنان (با رهیافت گراندد تيوری) می باشد. روش تحقیق حاضرء کمی و از نوع پیمایش کاربردی است.
جامعه اماری SPSSنفر از زنان ساکن در شهر تهران می باشند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
و داده های حاصل از مصاحبه های عمیق به استفاده ازمون کلموگروف اسمیرنوفء ضریب همبستگی پیرسون و
ازمون رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین عوامل
جامعه شناختی تجربه زیسته (عوامل اقتصادی, عوامل اجتماعی» عوامل فرهنگی» عوامل خانواد گی عوامل مذهبی)
رابطه منفی و معکوس برقرار بود و از بین عوامل؛ عوامل زمینه ای رابطه مثبت و معناداری با خشونت رویاروی
زنان داشت.
The constructive role of women in creating moral and emotional bonds of family isundeniable; but this goal is achieved only in a calm and secure environment away from violence. Today, there is a lot of evidence of domestic violence against women. The aim of the present study is to present the sociological model of lived experience in the socio-cultural fields of violence against women (with a Grand Theory approach). The present research method is quantitative and applied survey type. The statistical population is 314 women living in Tehran who were selected by the random sampling method. Data obtained from in-depth interviews were analyzed using Kolmogorov-Smirnov test, Pearson correlation coefficient and multivariate regression test using SPSS software. The results showed that there was a negative and inverse relationship between sociological factors of lived experience (economic factors, social factors, cultural factors, family factors, religious factors) and among the factors; Underlying factors had a positive and significant relationship with violence against women.