Abstract:
خانهداری از جمله فراگیرترین نقشهای زنان است که در زمینههای اجتماعی و فرهنگی مختلف به شیوههای گوناگونی تفسیر و اجرا می شود. ما در این مطالعه، به دنبال کشف و بازسازی معنای خانهداری نزد زنان خانهدار شهر شیراز بودیم. از همین رو، رویکرد پژوهش کیفی-برساختی و روش تحقیق کیفی بنیانی را برای اجرای تحقیق انتخاب کردیم. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در دو قالب فردی و گروهی گرداوری شد. مشارکتکنندگان شامل 34 نفر از زنان خانهدار، متأهل و دارای فرزند هستند که حداقل پنج سال از زندگی مشترک آنان گذشته است. زنان خانهدار مشارکت کننده در مصاحبه را از مناطق مختلف شهر شیراز با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب کردیم. داده ها را با استفاده از تکنیک کدگذاری نظری تحلیل کردیم. متن مصاحبه ها را در قالب شش مقولهی اصلی شامل ؛ هنجار همسرداری، محوریت فرزند، تقلای پذیرش نقش، گران باری نقش، تزلزل پایگاه خانهداری و بازاندیشی و حسرت دسته بندی کردیم. مقولهی نهایی برساخته در این تحقیق ،چالش همسازی است که نشان می دهد زنان در ایفای نقش خانهداری، انتظارها و کنشهای متناقضی را درک و تجربه میکنند و فعالانه در جهت همسازی این تناقض ها عمل و تلاش میکنند.
Homemaking is one of the main roles of women in all societies that is interpreted and executed differently in different social and cultural contexts. The aim of the current study is to explore the concept of homemaking in the interpretation of housewives in Shiraz City. For this purpose, a constructivist qualitative approach and a generic theory qualitative method have been used. Data were collected through semi-structured interviews with individual participants and groups. The participants consisted of 34 married housewives, with children who had at least five years of married life. They were selected form different regions of Shiraz through purposive and snowball sampling methods. The data were analyzed using theoretical coding techniques. The interview transcripts were categorized under six schemes: marriage norm, child status, role management and acceptance, role pressure and over-load, instability of homemaking role, as well as rethinking and regretting. The core category in this research is harmonization challenge, indicating that women experience contradictory expectations and acts and actively try to harmonize these contradictions
Machine summary:
علاوه بر اهميت رسيدگي به مسائل زنان بررسي نقش خانه داري آنان از اهميت بيشتري برخوردار است ؛ اين نقش اگر چه به طور کلي نقشي اکتسابي است و مثلا ممکن است از مردان خانه دار نيز بتوان نام برد؛ مرداني که وظايف مربوط به امور دروني خانه و خانواده را بر عهده دارند؛ اما به علت وجود برخي ويژگي هاي خاص زنانه و اهميت اين ويژگي ها در ايفاي آن ، اين نقش چنان به شخصيت زنان گره خورده که گويي نمي شود آن را براي کس ديگري غ ري از آنان متصور بود و دريافتن کنه و واقعيت ماهيت اين نقش از اهميت ويژه اي برخوردار است و اين خود يکي ديگر از دلايل ضرورت پرداختن به موضوع پژوهش حاضر است .
بدري منش و صادقي فسايي (١٣٩٣)، در پژوهشي براي سنجش ميزان رضايت مندي زنان از خانه داري به اين نتيجه رسيدند که زنان شاغل و خانه دار کار خانه را به کاري واقعي تعريف مي کنند و انتظارهايي که از کار دارند؛ اين است که ابتدا استقلال مالي و امنيت خاطر آنان را حفظ کند و در مرحله ي بعد کار باعث پيوندشان با ديگران شود و آن ها را از انزوا دور نمايد.
برخي از 1- Basic (Generic) qualitative research 2- Meriam سوالات که در فرايند مصاحبه با زنان خانه دار پرسيديم عبارتند از؛ شما از اين که خانه دار هستيد چه حسي داريد؟ چه شد که خانه داري را انتخاب کرديد؟ چه کارهايي براي ايفاي بهتر نقش خانه داري انجام مي دهيد؟ در انجام وظايف خانه با چه محدوديت هايي مواجه شده ايد؟ ساير اعضاي خانواده چه نگاهي به شما به عنوان يک زن خانه دار دارند؟ ميدان مطالعه اين پژوهش ، شهر شيراز است .