Abstract:
دو تفسیر گرانسنگ المیزان و مجمعالبیان از مهمترین و معتبرترین تفاسیر شیعهاند. توجه و استناد علمای بزرگ شیعه به این دو کتاب نشاندهنده قدرت علمی دو عالم بزرگ، علامه طباطبایی و طبرسی، در همه زمینههاست. شناخت منابع لغوی مورد استفاده ایشان از جهات مختلف میتواند برای جامعه علمی و دانشپژوهان این مسیر ثمربخش باشد. با بررسیهای انجامشده به روش تطبیقی روشن میشود علامه طباطبایی و مرحوم طبرسی از عموم منابع اصلی لغت (معاجم لغت، کتابهای غریب القرآن، کتابهای غریب الحدیث و کتابهای مفردات قرآن) بهره بردهاند. بهرهمندی بیشتر مجمعالبیان از منابع اصیل نسبت به المیزان از نقاط مثبت این کتاب است. همچنین تکیه 98درصدی علامه طباطبایی به کتاب المفردات نقطه مبهم و شاید قابل نقد ایشان در المیزان باشد.
Al-Mizan and Majma 'al-Bayyan are the most important interpretations
among the Shiite interpretations. The attention and citation of great Shiite
scholars to these two books shows the scientific power of the two great
scholars, Allameh Tabatabai and Tabarsi, in all fields. Knowing the lexical
sources used by them in different ways can be fruitful for the scientific
community and scholars. The studies show that Allameh Tabatabai and the
Late Tabarsi have used all of lexical main sources (different Mojamo
Allogha, Gharib al-Quran, Gharib al-Hadith and Quranic contents). As a
positive and special feature Majma 'al-Bayyan compared to Al-Mizan uses
more original sources. On the other hand, Allameh Tabatabai's 98% reliance
on the book Al-Mufradat is an ambiguous point and may be criticized oh his
work.
Machine summary:
مهمترین کتابهای غریب القرآن و غریب الحدیث دانش غریب الحدیث و غریب القرآن، عهدهدار جمعآوری و بیان کلمات مبهم قرآن کریم و روایات شریفه میباشند (خطابی، ۱۴۰۳ق، ص۷۰ و ابن صلاح، ۱۴۲۳ق، ص۳۷۵ و خیرآبادی، ۱۴۲۶ق، ص۲۹۷ و احمد مختار، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۳ و شرقاوی، بیتا، ص۵۷) و در این زمینه کتابهای زیادی نگاشته شده است، اما آنچه بهعنوان مهمترین کتابها در این زمینه ذکر شده است (ابن اثیر، ۱۳۶۷، ص۱۰ و زیدبن علی، محقق حسینی جلالی، ۱۳۷۶، ص۲۵)، موارد ذیل است: - غریب القرآن، زیدبن علیبن الحسین (ت 122 ق)؛ - الغریب فی القرآن، ابان بن تغلب (ت 141 ق)؛ - معانی القرآن، ابو زکریا فرّاء (ت 207 ق)؛ - مجاز القرآن، أبو عبیده معمربن مُثنَّی (ت 210 ق)؛ - الغریب المصنف، ابوعبید قاسمبن سلّام (ت 224 ق)؛ - غریبالقرآن، ابن قتیبه دینوری (ت 276 ق)؛ - غریب الحدیث، ابن قتیبه (ت 276 ق)؛ - غریب الحدیث، حربی (ت 285 ق)؛ - نزهة القلوب، أبوبکر محمّدبن عزیز سجستانی (ت 330 ق)؛ - غریب الحدیث، خطابی البُستی (ت 388 ق)؛ - کتاب الغریبین، ابوعبید احمدبن محمّد الهروی (ت 401 ق)؛ - معجم مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی (ت 503 ق)؛ - الفائق فی غریب الحدیث، ابوالقاسم محمودبن عمر زمخشری (ت 538 ق)؛ - المجموع المغیث فی غریبی القرآن و الحدیث، ابوموسی المدینی الاصفهانی (ت 580 ق)؛ - النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، مجدالدین الجزری ابنالاثیر (ت 606 ق)؛ - تحفةالعریب بما فی القرآن من الغریب، أبو حیان اندلسی (ت 745 ق)؛ - مجمع البحرین و مطلع النیرین، الشیخ فخرالدین الطریحی النجفی (ت 1085ق).
در چنین شرایطی اقوال کسانی همچون ابن اثیر، راغب و زمخشری در کتابهای النهایه و المفردات و الفائق - با وجود اینکه این افراد قطعاً لغوی میباشند - ، قول لغوی به حساب نمیآید، بلکه نتیجه بررسی آنها و به تعبیری دقیقتر نتیجه اجتهاد آنها نسبت به یک معنای استعمالی است و قابل احتجاج نمیباشد و تنها میتوان به آن اعتماد کرد.