Abstract:
در این مطالعه مدل سنتی فرار مالیاتی آلینگهام و ساندمو (1972) با ورود هنجارهای اجتماعی به آن بسط داده شده و نیز اثر روابط متقابل اجتماعی بین مودیان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست. در ادامه با استفاده از دادههای 16اتحادیه در یک نمونهگیری از مشاغل بند ب و ج استان اصفهان، مدل فرار مالیاتی فورتین (2007) با روش دادههای تابلویی توبیت با اثرات تصادفی برآورد شد. در نهایت این نتیجه دستیافت که متغیرهای نرخ مالیات، سن مودی، جنسیت، متوسط نرخ مالیات سایرین و متوسط سن سایرین بر سطح تمکین مالیاتی اثر منفی و متغیرهای متوسط عدم تمکین سایرین، نرخ جریمه و احتمالحسابرسی بر سطح تمکین مالیاتی اثر مثبت دارد و از آن جاییکه ضریب متغیر نسبت مردان معنیدار نشد این متغیر بر سطح تمکین مالیاتی اثر خاصی ندارد؛ همچنین اثر سطح درآمد واقعی مودیان بر سطح تمکین مالیاتی مبهم است.
In this study, the standard tax evasion model of Allingham and Sandmo (1972) has been expanded with the introduction of social normative, and the effect of social interaction between the taxpayers has been analyzed. In the following, using data from 16 :union:s in a sampling of the jobs in Sections B and C of Isfahan Province, the tax evasion model of Fortin (2007) was estimated using Tobit's panel data with random effects. Finally, it was concluded that the variables of tax rate, age, gender, average tax rate of others and average age of others on the level of tax compliance had a negative effect, and the variables of the average non-compliance of the others, the rate of penalty and probability of audit on the level of tax compliance had a positive effect Since the variable coefficient of the ratio of men is not significant, this variable does not have any effect on the level of tax compliance; also, the effect of the real income level of the taxpayers on the level of tax compliance is ambiguous.
Machine summary:
com در اين مطالعه مدل سنتي فرار مالياتي آلينگهام و ساندمو (١٩٧٢) با ورود هنجارهاي اجتماعي بـه آن بسـط داده شـده و نيز اثر روابط متقابل اجتماعي بين مؤديـان مـورد تحليـل و بررسـي قـرار گرفتـه اسـت .
در نهايت اين نتيجه دست يافت کـه متغيرهـاي نـرخ ماليـات ، سـن مـؤدي، جنسيت ، متوسط نرخ ماليات سايرين و متوسط سن سايرين بر سطح تمکين مالياتي اثر منفـي و متغيرهـاي متوسـط عـدم تمکين سايرين ، نرخ جريمه و احتمال حسابرسي بر سطح تمکين مالياتي اثر مثبت دارد و از آن جاييکـه ضـريب متغيـر نسبت مردان معنيدار نشد اين متغير بر سطح تمکين مالياتي اثر خاصي ندارد؛ همچنين اثر سطح درآمـد واقعـي مؤديـان بر سطح تمکين مالياتي مبهم است .
بـا توجـه بـه مثبت بودن اين ضريب ميتوان گفت که اگر مؤدي اين استنباط را داشته باشد که متوسط ماليـات پرداختي توسط ساير مؤديان اتحاديه اش افزايش يافته است ، تمايل وي به فرار مالياتي بيشتر ميشود و کمتر تمکين ميکند.
اين رفتار بيانگر اثر روابط متقابل اجتماعي بر سطح تمکين مالياتي مؤديان ميباشد يا بـه عبـارتي رفتـار فـرار مالياتي مؤدي از رفتار ساير مؤديان در اتحاديه تأثيرپذير است .
Sandmo (1972) “Income Tax Evasion: A Theoritical Analysi, “Journal of Public Economics1:323-338.
Martinez-Vazquez (2001), “Institutions, Paradigms and Tax Evasion in Developing and Transition Countries”, Paper Presented in Public Finance in Developing and Transition Countries: A Conference in Honor of Richard Bird, Georgia State University.
Mckee (2001) “Cross-Cultural Comparisons of Tax Compliance Behavior”, International Studies Program Working Paper, Andrew Young School of Policy Studies, Georgia State University.
(2009), The Economic Psychology of Tax Behaviour, Cambridge: Cambridge University Press.