Abstract:
بیشک در فرایند وصول مالیات، مؤدیان مالیاتی یکی از عوامل تأثیرگذار بر نظام مالیاتی هر کشور هستند. از این رو، جلب همکاری و رضایت آنها نسبت به تمکین داوطلبانه از راهبردهای اصولی سازمان مالیاتی محسوب میشود. یکی از مشکلات اساسی مالیاتستانی در ایران ذهنیت منفی مردم نسبت به مقوله مالیات است. لذا در این پژوهش تلاش بر آن است در کنار بررسی عوامل مؤثر بر تمکین مالیاتی، به دو عنصر اعتماد مالیاتدهنده و قدرت مالیاتستان به عنوان عناصر اصلی در رفتار مالیاتی پرداخته شود. برای این منظور از طریق چارچوب شیب لغزنده (SSF)، حد آستانه اعتماد مالیاتدهنده و قدرت مالیاتستان تعیین و با بررسی تعامل بین آنها و تأثیری که بر تمکین مالیاتی دارند، پیامدها و سیاستهای اقتصادی متناسب با آن ارائه شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد در یک جامعه معتمد، مسئولین مالیاتی با بهرهگیری از قدرت مشروع خود باعث کاهش فرار مالیاتی و افزایش تمکین داوطلبانه میشوند. از همین رو، میتوان انتظار داشت با کوچکتر شدن اقتصاد سایهای، اشتغال و رشد اقتصادی کشور افزایش یابد. لذا به نظر میرسد اقدامات اعتمادسازی در یک جامعه بر اقدامات بازدارنده ارجحیت خواهد داشت.
Machine summary:
لذا در اين پژوهش تلاش بر آن است در کنار بررسي عوامل مؤثر بر تمکين مالياتي، به دو عنصر اعتماد ماليات دهنده و قدرت ماليات ستان به عنوان عناصر اصلي در رفتار مالياتي پرداخته شود.
براي اين منظـور از طريق چارچوب شيب لغزنده (SSF)، حد آستانه اعتماد ماليات دهنده و قدرت ماليات ستان تعيين و با بررسي تعامل بين آن ها و تأثيري که بر تمکين مالياتي دارند، پيامدها و سياست هاي اقتصادي متناسـب بـا آن ارائـه شده است .
لذا هدف از اين مطالعه ، بررسي نقش دو عنصر مهم اعتماد و قدرت در سيسـتم ماليـاتي و تـأثير آن ها بر تمکين مالياتي است که تلاش ميشود از طريق چارچوب شيب لغزنـده (SSF) حـد آسـتانه اعتماد ماليات دهنده و قدرت ماليات ستان تعيين شود و سياست ها و پيامدهاي اقتصادي متناسب با آن ارائه گردد.
اقتصاددانان بيشتر بر عوامل خارجي (نظير نرخ ماليات ، ميزان درآمد مشمول ماليات مؤدي، احتمال حسابرسي مالياتي و به خصـوص جـرائم ماليـاتي) تأکيد ميکنند، اما پژوهش هـاي روان شـناختي نشـان داده اسـت کـه متغيرهـاي درونـي نظيـر داشـتن سطحي از دانش در زمينه قوانين مالياتي، نگرش مؤديان نسبت به دولت و وضع ماليـات ، ارزش هـاي فردي، ارزش هاي اجتماعي، عدالت و همچنين تمايلات انگيزشي به اندازه متغيرهاي بيروني بااهميت است (هافمن و همکاران ،٢ ٢٠٠٨).
لذا در چارچوب مطرح شده در اين پژوهش ديدگاهي بررسي ميشود کـه در آن هـدف اصـلي تبيين سطح بالاي تمکين مالياتي از طريق افزايش سطح بهينه اعتماد ماليات دهنده و قدرت ماليات ستان است .