Abstract:
اگرچه آغاز حکومت قاجاریه تداعی کننده ادبیات بازگشت است و پایان آن یادآور شعر و نثر صریح و سیاسی و ساده مشروطه، اما بهطور کلی نثر دوره قاجار را میتوان نثر اعتدالی نامگذاری کرد؛ یعنی نثری که قسمتهایی از خصوصیات نثرهای گذشته را با پارههایی از ویژگیهای زبان ساده و گفتاری دوره قاجار درهم میآمیزد. آنچه از این اختلاط و ترکیب پدید میآید شیوه متفاوتی از نوشتن است که ترکیبسازی و تقارن گزارهها و عبارتهای ادبی و کنایی را از نثر مصنوع و موزون اقتباس کرده و سادگی عبارتها و فعلها و صراحتگویی و تعبیرات گفتاری را از نثر مرسل و زبان روزمره گرفته است. در کنار یک جریان بازگشتگرا در نثرنویسی که شامل تاریخنگاران گذشتهگرایی چون محمدصادق نامی، محمدتقی سپهر و رضاقلی خان هدایت است، دو جریان به نسبت نیرومند نیز وجود دارد که تقلید را با نوآوری همراه کردهاند. نخست بخش مهمی از جریان تاریخنگاری در دوره قاجار، یعنی نویسندگانی چون بدایعنگار، حقایقنگار، میرزا رضی تبریزی، محمود میرزا قاجار و زین العابدین شیروانی است که رویکرد به نثر بینابین مصنوع و مرسل و ترکیب آن با عبارتهایی از زبان زمانه را هدف نوشتههای خود قرار داده است؛ و دوم تبدیل منشآتنویسیهای مصنوع پیشین به وسیله قائم مقام و فاضلخان گروسی به نوشتههایی معتدل و منعطف و هنرمندانه و درآمیختن آن با اشعار و امثال و تعبیرات گفتاری است که فرجام نهایی همه این فعالیتها به نثر ساده و صریح و تحلیلی دوره ناصری منتهی میشود.
Machine summary:
نخســـت بخش مهمي از جريان تاريخ نگاري در دوره قاجار، يعني نويسندگاني چون بدايع نگار، حقايق نگار، ميرزا رضي تبريزي، محمود ميرزا قاجار و زين العابدين شيرواني است که رويکرد به نثر بينابين مصنوع و مرسل و ترکيب آن با عبارت هايي از زبان زمانه را هدف نوشته هاي خود قرار داده است ؛ و دوم تبديل منشآت نويسيهاي مصنوع پيشين به وسيله قائم مقام و فاضل خان گروسي به نوشته هايي معتدل و منعطف و هنرمندانه و درآميختن آن با اشــعار و امثال و تعبيرات گفتاري اســت که فرجام نهايي همه اين فعاليت ها به نثر ســاده و صــريح و تحليلي دوره ناصري منتهي ميشود.
بعضي از منشآت نويسان اين سال ها دستي در تأليف کتاب نيز دارند و از آن جا که در اين سال ها از نثر مصنوع غالباً در منشآت نويسي استفاده ميشود، آن ها کتاب هاي خود را با نثر مرسل و يا با آميزه اي ساده و همه فهم از واژگان و عبارت پردازيهاي متداول در نثر مصنوع و رشته هايي از نثر موزون به نگارش درميآورند؛ اّما البّته در اين ميان دّره نادره از ميرزا مهدي خان استرآبادي و تاريخ گيتيگشا از ميرزا محّمدصادق نامي و تجربه الاحرار از عبدالّرزاقُ دنُبلي ـ سه استثنا از حکومت افشاريه و زنديه ـ نثري مشابه با نثر مصنوع و منشآت نويسي دوره سلجوقيان دارند؛ و باز در بين آن ها دّره نادره يک پديده نادر از عصر نادرشاه است که آن را نميتوان با جريان هاي اصلي نثر در اين سال ها هم سو دانست ؛ کتاب ديگر اين نويسنده ، يعني "تاريخ جهان گشاي نادري " البّته تا حدودي با خّط سير اصلي کتاب هاي نثر ساده هماهنگي دارد؛ و شماري از منشآت او کاملاً در دسته نثر ساده قرار ميگيرد.