Abstract:
بین چگونگی ساخت نحوی و بلاغت، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ از یکسو، اغراضِ بلاغی و معانی موردِ نظر با سازوکارهای نحوی بیان می شود و از سوی دیگر، کیفیت اجزای نحویِ کلام نیز تابع بیانِ معانی و اغراض بلاغی است. در این مقاله، یکی از مهمترین ساختهای نحوی در زبان فارسی از منظرِ بلاغت بررسی می شود که در گذشته از «عطفِ دو جمله به هم» که فعل های آنها از نظرِ وجهی متفاوت هستند، برای القای اغراض بلاغی چون نمایشِ «قطعیّت در وقوع فعل» استفاده شده است. در این راستا، با ذکر مثال هایی از آثار شاعرانِ گذشته، فرایندِ شکل گیری و تکاملِ ساخت نحویِ عطفِ وجوه توضیح داده میشود؛ اینکه چه تغییر و تحولاتی در نحوِ زبان فارسی صورت گرفته تا ساخت موردِ نظر به شکل کنونی درآمده است. همچنین، بیان می شود که تفاوت بلاغیِ هریک از صورت های پیشینِ عطفِ وجوه نسبت به هم چگونه است و عطف وجوه نسبت به آنها چه امتیازِ بلاغی دارد. حاصل پژوهش نشان میدهد که سیر تکاملی ساخت نحویِ «عطفِ وجوه» از ساختِ شرطی شروع می شود و در ادامه، به ساخت نحوی «بیان نتیجه» و سپس به ساخت نحویِ «عطفِ دو جملۀ امری به هم» ختم می شود و در نهایت، ساخت نحویِ «عطف وجوه» شکل می گیرد. برای تأیید چنین سیر تکاملی ای، کافی است که هریک از این ساخت های نحوی به یکدیگر تبدیل و با هم مقایسه شوند.
There is a close relationship between the quality of syntax structure and rhetoric. Rhetorical aims are expressed by syntactic structures, and the quality of syntax elements is influenced by conceptions and rhetorical aims. This paper deals with one of the most important syntactic structures in the Persian language. It regards the conjunction of sentences whose verbs are different. In the past, this structure was used in order to serve rhetorical aims, such as showing certainty in doing of verbs. It is, hereby, explained how this syntactic structure has been formed and what changes have occurred in the syntax of Persian language to cause this structure. References are also made to the differences among the studied forms.
Machine summary:
٣- ساخت نحوی شرط با توجه به بیت زیر از سـعدی دقیقا مشـخص است که منشأ شکل گیری ساخت نحوی «عطف وجوه » را باید از سـاخت شـرط پیگیری کرد تا بتوان به صورت منظم چگونگی تغییر و تحولات را نشان داد: گرم ره نمایی، رســـیدم به خیر و گر گم کنی، بـازمـاندم ز ســـیر (سعدی، ١٣٨٤: الف : ١٩٨) فعل جملۀ جواب شـرط در اصـل مضارع بوده است که برای نشان دادن قطعیت در تحقق فعل ، به جای آن از فعل ماضـی اسـتفاده شـده است که این امر یکی از شیوه های بلاغی در تأکید بر وقوع فعل اسـت .
با توجه به این که در ابتدا صـــورت غیر عطف از ســـاخت مورد نظر در نحو زبان فارسـی تجربه شده و در مراحل بعدی حالت عطف آنها کشف شده است ، فرایند تبدیل ســاخت «عطف دو جملۀ امری» به ســاخت «امر + ماضــی» بدین گونه بوده اســت که حرف عطف از بین دو فعل امر حذف شــده و فعل جملۀ دوم از وجه امری به ماضــی تغییر کرده است .