Abstract:
این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی خودگرایی و دیگرگرایی روانشناختی و تبیین دیگرگرایی خداسو انجام گرفته است. طبق خودگرایی روانشناختی، انسانها کاری را جز برای تأمین منافع خود انجام نمیدهند و حتی هنگام کمک به دیگران و فداکاری نیز در ورای این انگیزۀ دیگرگرا، منافع شخصی نهفته است. روش این تحقیق، توصیف و تحلیل منابع خودگرایی و دیگرگرایی روانشناختی است. همچنین، منابع اسلامی با روش تفسیری و فهم احادیث بررسی شد. بر اساس یافتههای تحقیق، شش دسته از دلایل خودگرایان برای نفی دیگرگرایی قانعکننده نیستند که عبارتاند از: ۱. تفسیر مجدد انگیزهها؛ ۲. مالکیت شخصی؛ ۳. استدلال لذتگرایانه؛ ۴. خودفریبی؛ ۵. انگیزش تربیت اخلاقی؛ ۶. خودکاوی. بهعلاوه، دلایل دیگرگرایان و عمدتاً باتسون برای اثبات دیگرگرایی با روش تجربی کفایت نمیکند. بر اساس نظر اندیشمندان اسلامی، مهمترین راهکار برای رفع این مشکل، پذیرش توأمان خود طبیعتگرا و خود اخلاقی و الهی برای انسان است. از طرفی، از منابع اسلامی، سه نوع انگیزه برای معتقدان به خدا به دست آمد: خودگرا، دیگرگرا و خداسو. سپس با توجه به این تقسیمبندی، انگیزههای انسان و وجوه مختلف آن تبیین و در نهایت، دیگرگرایی خداسو بهعنوان تبیین جامعتر برگزیده شد. در نتیجه، بسیاری از دلایل خودگرایی به خود الهی یا اخلاقی انسان مربوط میشود که در واقع، دیگرگرایی است.
This study was conducted with the aim of comparative study of psychological selfishness and otherness and to explain the otherism of God. According to psychological selfishness, human beings do nothing but to serve their own interests, and even in cases of helping others and sacrificing beyond this other-oriented motive; Personal interests lie. The method of this research; Describe and analyze the sources of psychological selfishness and otherness. Islamic sources were also examined by interpretive method and understanding of hadiths. Based on the findings of this study; Six reasons for selfishness 1. Re-interpreting motivations.2. Personal property 3. Hedonistic reasoning 4. Self-deception 5. Motivation of moral education and 6. Self-psychoanalysis; It is not convincing to deny otherism. As well as the reasons of otherists, mainly Batson, for proving otherness empirically; It is not enough to prove it. According to Islamic thinkers; The key element in solving the problem is the acceptance of both the naturalist self and the moral and divine self for man. On the other hand, in Islamic sources, three types of motivations were found in believers in God: selfish, altruistic, and God-fearing. Then, according to the three-dimensional division of human motives and its various aspects, it was explained, and finally, the otherism of God was chosen as a more comprehensive explanation. as a result; Many reasons for selfishness are related to the divine or moral self of man, which is in fact otherness.
Machine summary:
طبق خودگرایی روان شناختی ، انسان ها کاری را جز برای تأمین منافع خـود انجـام نمی دهنـد و حتـی هنگـام کمـک بـه دیگـران و فداکاری نیز در ورای این انگیزٔە دیگرگـرا، منـافع شخصـی نهفتـه اسـت .
بحث دربارٔە علت این گونه رفتارها، دست کم از زمـان تـألیف کتاب «جمهوریت » افلاطون (Plato) درگرفته است ؛ آیا انگیـزٔە افـراد از انجـام ایـن رفتارها واقعاً نفع رساندن به دیگران است یـا نهایتـاً منـافع شخصـی ، عامـل بـروز ایـن رفتارهاست ؟ برخی مانند تومـاس هـابز (Thomas Hobbes) معتقدنـد انسـان چیـزی بـه دیگـری نمی دهد مگر به نیت نفع شخصی ؛ زیرا چنین کـاری داوطلبانـه صـورت مـی گیـرد و هـدف افـراد در کارهـای داوطلبانـه ، خوشـی و نفـع خودشـان اسـت .
مطمئناً سؤال دیگرگرایی جواب مناسبی نیافته و حتی واضـح مطـرح نشـده است ، اما با این حال عناصر اساسی این بحث در آن ها وجود دارد؛ یعنی آنـان درک کرده بودند که ما دست کم برای تأین منافع برخی افراد دیگر کار می کنیم کـه غالبـاً هزینه های هنگفتی هم برایمان دارد.
امروزه هم وقتی می پرسیم چرا باید به دیگران کمک کنیم ، جـواب همـۀ نظریـه های عمده مثل روان پویشی ، رفتاری و حتی انسان گرا کاملاً روشن است : «هر کاری انجام می دهیم ، از جمله کارهایی که برای سودرساندن به دیگـران مـی کنـیم ، نهایتـاً بـرای تأمین منافع خود ماست ».