Abstract:
امروز با فضامند شدنِ هرچه بیشتر منطقی که شهری شدن نام دارد، شهرها بیش از هرزمانی بهواسطه نوعی از رقابت فضایی در حال رشد و پیشروی هستند. در این معنا امروزه ما بیش از پیش شاهد فضامند شدنِ منطقِ رقابتی و توسعه در جهان پیرامون هستیم. به بیانی دیگر میتوان گفت آنچه در قالب انواع طرحها و برنامهها بدانها برخورد میکنیم، بهنوعی نمایندهی منطقِ نامبرده تلقی میشود. به عنوان مصداقی از این طرح ها و برنامه های توسعه، این نوشتار به ترسیم فضای منازعه شکل گرفته پیرامون محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران با بهره گیری از روش کیفی گرانددتئوری می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد در این میدان، به واسطه در هم تنیدگی عقلانیت آکادمیک و شبکه های قدرت، دانشی که دغدغه ی خیر عمومی دارد، تولید می شود و مساله را که در اینجا ضرورت بخشی به ایجاد دانشگاه سبز، کارآفرین و هوشمند است، خلق می کند. به طور همزمان این دانش خاص تولید شده توسط روابط قدرت مشروعیت بخشی می شود. اینجاست که منطق توسعه در فرم فضایی خاصی بازتولید می شود. یکی از وجوه اشتراک این فضامندی در مفهوم عام منطق توسعه، انواع سلب مالکیت هاست. این سلب مالکیت در کنار همه اعمال قدرت ها، مقاومت هایی را از سوی جوامع و در اینجا اهالی محله وصال در پی دارد. در نهایت مجموعه این نیروهای متکثر دخیل و شکل گرفته حول طرح توسعه دانشگاه تهران ترسیم شده و با اتکا به روش شناسی نسبت ادعاهای طرح مذکور با میدان واقعیت سنجیده می شود.
Today with the spatialization of more and more logic called urbanization,cities are growing and advancing more than ever through a kind of spatial competition. In this sense, today we are witnessing more and more the spatialization of competitive logic and development in the world around us.In other words,it can be said that what we deal with in the form of various plans and programs is considered as a representative of the mentioned logic. As an example of these development plans and programs, this article Uses the qualitative method of grounded theory and describes the space of conflict formed around the development plan of the University of Tehran.The research findings show that in this field, through an intertwining of academic rationality and power networks, the knowledge that is concerned with the public good is produced, and Creates the issue that is necessary here to create a green, entrepreneurial and Entrepreneur university. At the same time, this particular knowledge generated by power relations is legitimized.This is where the logic of development is reproduced in a particular spatial form.One of the commonalities of this spatiality in the general concept of development logic is the types of dispossession.This expropriation, along with all the exercise of power, leads to resistance from the communities and here the residents of Vesal neighborhood.Finally,the set of these multiple forces is drawn around the development plan of the University of Tehran and the relationship between the claims of the said plan and the field of reality is measured using methodology.
Machine summary:
پژوهش حاضر با بهرهگيري از روششناسي کيفي تلاش ميکند اثرات طرحهاي توسعه شهري بر زندگي شهروندان را از منظر برونراني فضايي در محدوده مطالعاتي طرح دانشگاه تهران به واسطه مراجعه به ميدان و مصاحبه با گروههاي حاضر در فضا شناسايي و تحليل کند.
توضيح اينکه در اين نوشتار تلاش شده است هم زمان با پرداختن به مسئله فضا و شهر (در اينجا محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران) به مثابه يک امر کلي در مناسبات، روابط ساختاري کلان و سازوبرگهاي ايدئولوژيکي که توسعه را ممکن ميکنند و ضروري جلوه ميدهند، با رجوع به ميدان پژوهش و محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران و تحليل روابط ، نيروها و شبکه قدرتي که مشخصا از دل اين طرح بيرون آمدهاند، ترسيم شوند و برخلاف روايت غالب در اين خصوص که موضع ساکنان طرح در اين مورد بديهي انگاشته ميشود، مشخصا مواضع متفاوت به واسطه روششناسي پژوهش منعکس گردد.
مفاهيم توليدشده در چنين گفتماني به واسطۀ پيوند يافتن با گفتار نئوليبرال، انواع سياست هاي شهري را به مفهومي چون خير عمومي گره ميزنند و در نهايت ايدههاي گفتار سياسي را به واسطه انواع مختلف طرحهاي شهري و در اينجا همچون طرح توسعه دانشگاه تهران مابه ازاي فضايي ميبخشند.
هم زمان که دانش به واسطه اين مجموعه سازوکارها شکل ميگيرد، روابط قدرتي را نيز در اطرافش خلق ميکند و يک نظام حقيقت را براي جا انداختن موضع گفتار مرکزي (يعني ضرورت نوآور کردن شهرها و نقش حياتي دانشگاه در اين ميان)، بدون توجه به اقتضائات وضعيت انضمامي گروههاي اجتماعي در معرض طرح توليد ميکند.