Abstract:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد زیست محیطی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان شهرداری منطقه 11 تهران میباشد، که با نمونهگیری از فرمول کوکران برای جامعه محدود، تعداد250 نفر از آنها برای جمعآوری دادهها انتخاب شدند و با استفاده از ابزار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. متغیر مستقل اصلی در این تحقیق مدیریت منابع انسانی استراتژیک میباشد. متغیر وابسته اصلی عملکرد زیست محیطی است. متغیر جهتگیری زیست محیطی داخلی به عنوان متغیر تعدیلگر و متغیر رفتار شهروندی سازمانی نسبت به محیط زیست به عنوان متغیر میانجی در نظر گرفته شده است. برای آزمون فرضیات تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار پی. ال. اس استفاده شد. نتایج تشان داد که تمام فرضیات مورد تایید هستند و تاثیر متغیرهای درنظر گرفته شده در مطالعه بر عملکرد زیست محیطی تایید میشود.
The purpose of this study is to investigate the effect of human resource management on environmental performance. The statistical population of the present study is the employees of the municipality of District 11 of Tehran. By sampling the Cochran's formula for a limited community, 250 of them were selected to collect data and were surveyed using a questionnaire. The main independent variable in this research is strategic human resource management. The main dependent variable is environmental performance. The variable of internal environmental orientation is considered as a moderating variable and the variable of organizational citizenship behavior towards the environment is considered as a mediating variable. Structural equation modeling with PLS software was used to test the research hypotheses. The results showed that all the hypotheses are confirmed and the effect of the variables considered in the study on environmental performance is confirmed.
Machine summary:
تأثير مديريت منابع انساني بر عملکرد زيست محيطي با نقش جهت گيري زيست محيطي داخلي و رفتار شهروندي سازماني (مطالعه موردي کارکنان شهرداري منطقه ١١تهران ) شميسا فلاح دشتي کارشناسي ارشد مديريت بازرگاني، دانشگاه بين المللي چابهار، چابهار، ايران .
هدف از اين تحقيق ، بررسي ارتباط بين عملکرد زيست محيطي و مديريت منابع انساني استراتژيک با مشخص کردن اينکه کارکنان در چه سطح کاري براي کمک به شرکتهاي خود براي سبزتر شدن ، هستند (چاو و چن ٢، ٢٠١٢).
به عنوان مثال رفتار شهروندي سازماني براي محيط زيست تعريف شده توسط دايلي و همکاران (٢٠٠٩) به عنوان اعمال اختياري توسط کارکنان در درون سازمان که پاداش داده نميشود يا الزامي نيست اما نسبت به بهبود محيط زيست اتخاذ 1 Ramus & Steger 2 Chow & Chen 3 Sarumpaet 55 شده اند.
ازآن پس مطالعات انجام شده در حوزه مديريت منابع 1 Jiang & Bansal 2 Banerjee 3 Paillé 4 Renwick 5 Jackson 56 انساني و پشتيباني آن از مديريت زيست محيطي، توسعه و گسترش بيشتري يافته است و محققان ترغيب شدند تا به موضوعات جديد در اين حوزه توجه نمايند.
01; ns: Not Significant 61 نتيجه گيري در اين مطالعه در سطح کارکنان ، ما يک مدل مفهومي براي درک رابطه بين مديريت منابع انساني و عملکرد زيست محيطي براساس مباني نظري ارايه داديم .
تجزيه و تحليل نتايج نشان ميدهد با وجود ميانجي رفتار شهروند سازماني نسبت به محيط زيست تاثير مديريت منابع انساني استراتژيک بر عملکرد زيست محيطي تاييد شده است .