Abstract:
حق بر خدمات، در حال حاضر، در سطح جهان بهعنوان یکی از مصادیق اصلی حقوق بشر و یکی از حقوق اساسی شهروندان به رسمیت شناختهشده و در اسناد بینالمللی هم بر آن تاکید شده است. بر اساس اصل 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز برخورداری از تامین اجتماعی ازنظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراه ماندگی، حوادث و سوانح ونیازبه خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشکی بهصورت بیمه و غیره، حقی است همگانی و دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکایک افراد کشور تامین کند. در سیاستهای کلی خدمات نیز بر ضرورت ارائه خدمات آموزشی، پژوهشی، بهداشتی، درمانی و توانبخشی خدمات مبتنی بر اصول و ارزشهای انسانی- اسلامی و نهادینهسازی آن در جامعه تاکید شده است. باوجود تاکیدهای اسناد بینالمللی و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی بر موضوع خدمات، هنوز چنانکه بایدوشاید مبانی فقهی و حقوقی وظایف و مسئولیتهای نظام جمهوری اسلامی در این زمینه و حدود این وظایف و مسئولیت بهخوبی تبیین نشده است، ازاینرو، در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از منابع فقهی، حقوقی و روایی انجامشده این مبانی تبیین و حدود وظایف و مسئولیتهای نظام جمهوری اسلامی درزمینه خدمات عمومی ترسیمشده است.
Machine summary:
بر اساس اصل ٩٢ قانون اساسي جمهوري اسلامي برخورداري از تأمین اجتماعي ازنظر بازنشستگي، بيكاري، پيري، ازكارافتادگي، بیسرپرستی، درراه ماندگي، حوادث و سوانح و نياز به خدمات بهداشتي درماني و مراقبتهای پزشكي بهصورت بيمه و غيره، حقي است همگاني و دولت مكلف است در راستاي سیاستهای كلان حوزه سلامت كه در اجراي بند يك اصل ١١٠ قانون اساسي از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام تعیینشده و مورد تائید مقام معظم رهبري قرارگرفته و ابلاغ گرديده است، خود را ملزم به اجراي دقيق آن نمايد تا طبق قوانين از محل درآمدهاي عمومي و درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمایتهای مالي فوق را براي يكايك افراد كشور تأمین كند.
بند نهم: سیاستها و راهبردهاي ارتقاي سلامت زنان در “سیاستها و راهبردهاي ارتقاي سلامت زنان”، مصوب ششصد و سيزدهمين جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي بهطور خاص به “سلامت زنان”، توجه و در ماده ٢ آن، اهداف زير براي نظام جمهوري اسلامي برشمرده شده است: 1) ارتقا و توسعه سلامت زنان در ابعاد جسمي، رواني، فرهنگي، اجتماعي و معنوي در دورههای مختلف زندگي و پيشگيري از بيماري ها و كاهش عوامل خطر سلامت زنان؛ 2) تقويت سیاستها و برنامههای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به سمت سلامت زنان و نيازهاي بهداشتي ـ درماني آنان؛ 3) افزايش آگاهي جامعه و خانواده از دانش و نيازهاي سلامت زنان و نقش آن در توسعه؛ 4) تقويت نقش محوري زنان در تأمین سلامت خود، خانواده و جامعه و افزايش مشاركت آنان در سطوح مختلف تصميم گيري و اجرا؛ 5) افزايش دسترسي زنان به اطلاعات (بهویژه از طريق رسانههاي ملي و جمعي)، خدمات و مراقبت هاي سلامت واجد كيفيت و متناسب با نيازهاي آنان در دورههای مختلف زندگي؛ اصلاح و رفع موانع فرهنگي ـ اجتماعي و اقتصادي مؤثر بر سلامت زنان.