Abstract:
شرق شناسی فرانسوی از مهمترین و برجسته ترین مکاتب شرق شناسی است که درخشش اصلی دستاوردهای آن در عصر استعمار الجزایر (1930-1962م) مشهود است. شرق شناسان فرانسوی در راستای تثبیت و پیشبرد اهداف استعماری فرانسه گام های راهبردی در آنجا برداشتند. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی نهادها و زمینه های مطالعاتی شرق شناسان فرانسوی در الجزایر (1830-1962م) می پردازد و می کوشد تا به این مسأله که نهادها و زمینه های مطالعاتی شرق شناسان فرانسوی در الجزایر کدامند و اهداف و انگیزه های شرق شناسان فرانسوی از مطالعه جامعه، دین، تاریخ و... الجزایر چیست، پاسخ دهد. الجزایر یکی از مهمترین تجارب شرق شناسی اروپایی- فرانسوی به شمار میرود. شرق شناسان چندسال پیش از اشغال الجزایر، مطالعات مقدماتی و آماده سازی نظامیان و سیاستمداران را آغاز کردند. از منظر آنها، الجزایر مرکزی راهبردی و دروازه ورود به سه عرصه یعنی آفریقای مرکزی، منطقه مغرب عربی و شرق الجزایر بود. شرق شناسان و کلیسا هدف واحدی به ویژه در زمینه گسترش مسیحیت ایفا میکردند. آنها در سه مرحله، موفقیت های بسیاری را نصیب دولت متبوع خویش ساختند؛ مرحله نخست (1830-1879م) یعنی عصر شرق شناسان نظامی؛ دوره دوم (1879-1930م) گسترش فعالیتهای شرق شناسان فرانسوی اعم از تأسیس مدارس جدید، برگزاری کنفرانسهای شرق شناسی به ویژه چهاردهمین کنفرانس شرق شناسی در الجزایر که این دوره، مهمترین دوره توسعه و اجرای سیاستهای فرهنگی استعماری فرانسه در الجزایر است. مرحله سوم (1930-1962م) که در این مرحله و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم نقش شرق شناسان کمرنگ شد و بار دیگر نقش نظامیان پررنگ و حائز اهمیت گردید.
French Orientalism is one of the most important and prominent schools of Oriental studies. The main brilliance of French Orientalism in the era of French colonialism can be seen in Algeria, which took strategic steps to establish and advance the goals of colonialism in Algeria. The collection of French Orientalists includes a number of translators, writers, and artists who are ultimately pluralistic, but must be found in a single orbit. This article uses a descriptive-analytical method to study and analyze the institutions and fields of study and practice of French orientalists in Algeria (1830-1962). The main questions of this article are: What are the institutions and fields of study and practice of French orientalists in Algeria? Findings: Algeria is one of the most important Orientalist experiences, especially after its occupation by France in 1830. Orientalists began preliminary studies and training of the military and politicians a few years before the occupation of Algeria. In three stages, French orientalists achieved great success for their respective governments. The first stage (1830_1879) is mostly witnessed by military orientalists. But the second period (1879_1930) saw the expansion of the activities of French Orientalists, both with the establishment of new schools for teaching the Arabic language and with the holding of Orientalist conferences. This period is the most important period of development and implementation of French colonial cultural policies in Algeria. The third stage (1930_1962) the role of orientalists faded. Orientalists and the Church also served a common goal, especially in the spread of Christianity.
Machine summary:
آنها در سه مرحله ، موفقیت های بسیاری را نصیب دولت متبوع خویش ساختند؛ مرحله نخست (۱۸۳۰-۱۸۷۹م ) یعنی عصر شرقشناسان نظامی؛ دوره دوم (۱۸۷۹-۱۹۳۰م ) گسترش فعالیت های شرقشناسان فرانسوی اعم از تأسیس مدارس جدید، برگزاری کنفرانس های شرقشناسی به ویژه چهاردهمین کنفرانس شرقشناسی در الجزایر که این دوره ، مهم ترین دوره توسعه و اجرای سیاست های فرهنگی استعماری فرانسه در الجزایر است .
بررسی تاریخ الجزایر از سوی شرقشناسان فرانسوی همراه با انگیزه های مختلفی بود؛ ازجمله : قطع ارتباط میان مردم الجزایر با تاریخ خویش به ویژه عصر اسلامی و پیوند آنها با عصر رومی، تحریف تاریخ عصر اسلامی و الجزایر و القای این اندیشه که عصر اسلامی دوره بدون تمدن الجزایر است .
تاریخ شرق - شناسان در الجزایر را نمیتوان به دوره پس از استعمار فرانسه محدود کرد؛ بلکه پیش از آن، اقداماتی توسط آلمانها، انگلیسیها، پرتغالیها و اسپانیاییها صورت گرفت و شرق - شناسان فرانسوی سه سال پیش از هجوم و اشغال الجزایر (یعنی ۱۸۲۷م )، از طریق آثار شرقشناسان اروپایی بر این کشور تمرکز کردند و در مدرسه زبانهای شرقی به ترجمه و مطالعه آنها پرداختند.
مهم ترین ویژگیهای آن عبارتند از: به راه افتادن یک پویش گسترده ترجمه توسط نیروی نظامی و کارمندان دولتی و تمرکز بر مسائل نظامی، فقدان شرقشناسان متخصص ،۳۹ تلاش فراگیر برای جایگزین سازی زبان فرانسه به جای زبان عربی در ادارات، تأسیس انجمن های علمی و تخصصی در حوزه مسائل نظامی و توجه ویژه به مرکز زبانهای شرقی.